چگونه صدای خواننده را جذاب و منحصر به فرد کنیم؟

امروزه وکال، اصلی‌ترین و مهم‌ترین المان هر قطعه موسیقی است و در واقع باعث ماندگاری یک قطعه موسیقی در ذهن و قلب مردم می‌شود. از طرفی، هیچ‌کس نمی‌تواند نقش ملودی و اشعار در موفقیت یک قطعه را انکار کند.

بنابراین، فرقی نمی‌کند که حالا یک بیت‌باکسر باشید یا یک خواننده خوش صدا! چیزی که موجب ماندگاری یک قطعه در ذهن و قلب مردم می‌شود، «ترکیب» خوب و حرفه‌ای از اشعار و ملودی‌های منحصر به فرد است.

در مقاله پیش‌رو می‌خواهیم به طور تخصصی در مورد وکال و نحوه ضبط و استفاده از آن در پروژه‌های موسیقی صحبت کنیم. در این مقاله، نکات و تکنیک‌هایی که برای خلق و دستیابی به یک ترکیب مناسب وکال به آن‌ها نیاز دارید را با شما درمیان خواهیم گذاشت. همراه‌مان باشید…

بیائید فرآیند ضبط وکال را یک بار دیگر مرور کنیم…

وکال هم بخشی از موسیقی است و اگر هنگام ضبط، همه چیز به خوبی پیش برود، قطعا ضبط وکال هم به خوبی پیش خواهد رفت. برای ضبط وکال، نکات زیادی را باید مورد توجه قرار دهید. بگذارید فرآیند ضبط وکال را یک بار از شروع تا پایان مرور کنیم. اولین و شاید مهم‌ترین تصمیمی که صدابرداران برای ضبط وکال باید اتخاذ کنند، انتخاب میکروفن است.

به طور کلی، معمولا برای ضبط اصواتی [مانند وکال] که باید در استودیو ضبط شوند، از میکروفن‌های باکیفیت کاندنسر دیافراگم بزرگ استفاده می‌کنند. اگر تاکنون برای ضبط وکال به استودیوهای مجهز و حرفه‌ای مراجعه کرده باشید، حتما باکس‌های میکروفن را دیده‌اید. این باکس‌ها عموما پر از میکروفن‌های مختلف هستند و کسانی که برای ضبط صدا به استودیو مراجعه کنند می‌توانند هر کدام از این میکروفن‌های درجه یک را برای ضبط انتخاب نمایند.

یک نکته را برای همیشه به خاطر بسپارید: برای ضبط وکال، هیچ قانون و راه حل کلی وجود ندارد. به بیان ساده‌تر، هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که فلان میکروفن همیشه بهترین صدا را می‌دهد؛ چراکه هر میکروفن برای هدف خاصی ساخته شده و نمی‌توان از یک میکروفن در تمام سبک‌های موسیقی استفاده کرد.

افزون بر این، خیلی اوقات اصلا باید با توجه به گستره صوتی خواننده میکروفن را انتخاب کنید. از این گذشته، بعضی میکروفن‌ها صدا را گرم، ملایم و طبیعی و بعضی دیگر صدا را شفاف و رسا ضبط می‌کنند. یا مثلا بعضی میکروفن‌ها اصوات موجود در محدوده فرکانسی مشخصی را تقویت می‌کنند و بعضی دیگر، اصوات را حجیم و غنی ضبط می‌کنند.

به طور کلی، هر میکروفن شخصیت و رنگ صوتی منحصر به فرد خودش را دارد. در نتیجه فارغ از مسائل فنی، سلیقه صدابردار و خواننده هم تأثیر به‌سزایی در انتخاب میکروفن‌ها دارند.

پس از انتخاب میکروفن، باید در مورد استفاده یا عدم استفاده از Channel-Strip ها تصمیم‌گیری کنید. امروزه اغلب کارت صداهای موجود در بازار از Phantom Power پشتیبانی می‌کنند. همان‌طور که احتمالا می‌دانید، میکروفن‌های کاندنسر برای کار کردن، به منبع تغذیه نیاز دارند. بنابراین برای استفاده از این نوع میکروفن‌ها، باید از کارت صدایی که از Phantom Power پشتیبانی می‌کنند استفاده کنید.

انتخاب Channel-Strip دقیقا مانند انتخاب میکروفن است. یعنی هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که «لزوما» فلان Channel-Strip بهترین Channel-Strip دنیاست 🙂 فی‌الواقع هدفِ استفاده از Channel-Strip ، تقویت صدا، افزودن رنگ و شخصیت صوتی و کنترل داینامیک است. در حال حاضر، Channel-Strip های پیشرفته و باکیفیتی در بازار وجود دارند.

Voxbox کمپانی Manley و Avalon VT-737SP کمپانی Avalon Design دو Channel-Strip خوش‌ساخت و خوش‌صدایی هستند که مخصوص ضبط وکال طراحی شده‌اند. خوش‌بختانه هر دو Channel-Strip ماژول‌های پرکاربرد مانند EQ و کمپرسور را در خودشان جای داده‌اند. شاید بتوان بهترین مزیت و بزرگ‌ترین نقطه قوت این دو Channel-Strip را بهره‌مندی از Tube برای افزودن دیستورشن هارمونی، بافت صوتی و غنا به اصوات ضبط شده دانست.

با همه این‌ها، حتی بهترین تجهیزات صوتی دنیا هم نمی‌توانند یک اجرا یا ضبط ضعیف را نجات دهند.

امروزه می‌توان صدا را بدون هیچ افکتی ضبط کرد و سپس تمام افکت‌های لازم را در مرحله میکس روی صدا اعمال نمود اما با این حال، بسیاری از موزیسین‌ها در مورد استفاده از افکت‌ها قبل از ورود صدا به ورکستیشن با هم اختلاف نظر دارند. برخی بر این باورند که افکت‌های لازم، باید قبل از ورود صدا به ورکستیشن روی آن اعمال شود تا دیگر نیازی نباشد در ورکستیشن هم انبوهی از افکت‌ها را روی صدا اعمال کنیم.

در مقابل اما گروهی بر این باورند که صدا باید درست، استاندارد و به شکل خام ضبط شود و افکت‌های لازم، در مرحله میکس روی صدا اعمال شوند. به هر حال معمولا توصیه می‌شود افکت‌های «لازم» ، قبل از ورود صدا به ورکستیشن روی آن اعمال شوند. با انجام این کار، ضمن صرفه‌جویی در زمان و منابع، خیال ما تا حدودی بابت ویرایش مجدد صدا، آسوده خواهد بود.

البته در این بین، راه دیگری هم وجود دارد که تقریبا چیزی مابین اعمال افکت قبل و بعد از ورود به ورکستیشن است! شاید تعجب کرده باشید اما حقیقت دارد. بگذارید موضوع را بیشتر توضیح دهیم. در حال حاضر، بعضی کمپانی‌های بزرگ به طراحی و توسعه شبیه‌سازهای نرم‌افزاریِ سخت‌افزارهای گران قیمت روی آورده‌اند.

در همین راستا، کمپانی معتبر و خوش‌نام Universal Audio با ساخت شبیه‌سازهای نرم‌افزاری در قالب پلاگین‌ها، شیوه ضبط و اعمال افکت روی اصوات را تا حدودی تغییر داده. شیوه کار این شبیه‌سازها به این صورت است که مسیر آنالوگ ضبط صدا را عینا به صورت نرم‌افزاری شبیه‌سازی می‌کنند؛ یعنی شما می‌توانید کارت صدا، Channel-Strip و سایر موارد را به صورت نرم‌افزاری انتخاب کنید تا این شبیه‌سازها رنگ و شخصیت صوتی سخت‌افزارهای انتخاب شده را روی صدای ورودی شما اعمال نمایند.

همان‌طور که گفته شد، کمپانی UA سرمایه‌گذاری عظیمی در این راه کرده و به پیشرفت‌های بزرگی دست یافته. اکنون کارت صداهای جدید UA به کاربران این امکان را می‌دهند که اعمال شدن افکت‌ها هنگام ضبط صدا را فعال یا غیرفعال نمایند. این فوق‌العاده است.

مبانی ضبط

همان‌طور که در قسمت قبل اشاره کردیم، حتی بهترین تجهیزات هم نمی‌توانند صدایی که بد ضبط یا اجرا شده را اصلاح کنند. بنابراین فارغ از تجهیزاتی که استفاده می‌کنید یا صدایی که قصد ضبطش را دارید، اصول اساسی و اولیه‌ای وجود دارند که برای داشتن یک صدای سالم و درست، «باید» آن‌ها را رعایت کنید.

همه به دنبال ضبط سالم و «درست» سیگنال صوتی هستند و طبیعتا هیچ‌کس دوست ندارد صدایی که ضبط می‌کند، دیستورت شود. این را همیشه به یاد داشته باشید که هیچ راهی برای اصلاح صدای دیستورت شده وجود ندارد. دیستورت شدن کلا چیز خیلی خوبی نیست اما گاها دیستورت‌های آنالوگ، رنگ و شخصیت جالبی به صدا اضافه می‌کنند و صدابرداران عمدا کاری می‌کنند که صدا به صورت آنالوگ دیستورت شود. اما این موضوع در مورد دیستورت دیجیتال صدق نمی‌کند و می‌توانیم به جرئت بگوئیم که هیچ دیستورت دیجیتالی خوب و زیبا نیست!

نکته مهم بعدی که باید به آن توجه کنید این است که فیدرهای Channel که صدا را در آن ضبط کرده‌اید، مسئولیتی در قبال ولوم منبع صوتی ندارند. به بیان بهتر، این فیدرها فقط ولوم صدای «ضبط شده» را تغییر می‌دهند. بنابراین اگر صدا ضعیف ضبط شده باشد، فیدرها نمی‌توانند معجزه کنند و آن را به یک صدای قوی و خوب تبدیل کنند.

نقطه مقابل این موضوع هم درست است. یعنی چنان‌چه صدا دیستورت شده باشد یا با Gain و ولوم بالا ضبط شده باشد، هر چقدر هم که فیدرها را پائین بیاورید، ولوم صدا تغییر نمی‌کند و صدای خروجی هنوز هم دیستورت‌شده است. پس حتما قبل از ضبط، ولوم یا Gain را از روی کارت صدا یا Channel-Strip تنظیم کنید.

یکی دیگر از نکاتی که قبل از ضبط باید رعایت کنید، استفاده از پایه برای ثابت کردن میکروفن‌هاست. سعی کنید هرگز میکروفن را دست خواننده ندهید. این کار ضمن آن‌که حواس خواننده را پرت می‌کند، می‌تواند باعث لرزش میکروفن و در نتیجه ایجاد نویز در صدای ضبط شده شود. از این گذشته، نصب Pop Shield را به هیچ عنوان فراموش نکنید.

Pop Shield وسیله‌ای است که روی پایه نگه‌دارنده میکروفن متصل می‌شود و به عنوان یک صفحه محافظ بین خواننده و میکروفن قرار می‌گیرد. این وسیله کاربردی، به از بین بردن یا کاهش “شدت” حروف صدادار مانند “پ” ، “ب” ، “ه” و فشار هوای حاصل از ادای این حروف، کمک بزرگی می‌کند.

فاصله یکی از المان‌هایی است که می‌تواند شخصیت و رنگ صوتی شما را تغییر دهد. سعی کنید فاصله مناسب را با تست کردن پیدا کنید. خوش‌بختانه با وجود Pop Shield ، دیگر نیازی به تغییر موقعیت میکروفن نیست و شما می‌توانید فاصله Pop Shield تا میکروفن را کم یا زیاد کنید و سپس از خواننده بخواهید که مستقیما روبه‌روی Pop Shield قرار گیرد و قطعه دل‌خواهش را اجرا کند.

میزان این فاصله معمولا بر اساس بلندی صدای خواننده و قدرت میکروفن شما تعیین می‌شود. البته اکثر موزیسین‌ها ترجیح می‌دهند این فاصله، حداقل بوده و خواننده تا حد ممکن به میکروفن نزدیک باشد اما صدابرداران حرفه‌ای توصیه می‌کنند برای داشتن صدایی گرم، طبیعی و زنده، حداقل فاصله ۷ سانتی‌متر و حداکثر آن ۱۵ سانتی‌متر باشد.

مستعد بودن

در پاراگراف‌های قبلی تماما در مورد تکنیک‌های فنی و آشنایی اولیه با اصولی اساسی ضبط صحبت کردیم. به عنوان مثال یاد گرفتیم که از چه سخت‌افزارهایی استفاده کنیم یا مثلا فهمیدیم که میکروفن‌های کاندنسر به منبع تغذیه(Phantom Power) نیاز دارند و… .

اما باز هم تأکید می‌کنیم: حتی بهترین تجهیزات صوتی و دانش فنی در مورد ضبط هم نمی‌توانند یک صدا و اجرای بد را اصلاح کنند. فی‌الواقع، ابزار و دانش فنی، کارها را آسان می‌کنند. معجزه نمی‌کنند! بنابراین اگر به دنبال ضبط صدایی فوق‌العاده هستید، اول از همه باید صدای فوق‌العاده‌ای داشته باشید 🙂

چه چیزی یک خواننده را فوق‌العاده می‌کند؟ البته که فاکتورهای زیادی در این امر تأثیرگذارند اما شما دنبال خواننده‌ای هستید که قطعه‌ای که می‌خواند را خوب درک کرده باشد، صدا و تکنیک‌های خوانندگی‌اش به حدی عالی باشد که بتوانید بارها و بارها به آهنگ او گوش دهید و در نهایت، کلمات را با تمام وجودش ادا کند.

شما دنبال شخصی هستید که بتواند با حالت صورت و حتی نفس کشیدندش موضوع و داستان آهنگ را به مخاطب منتقل کند. این فاکتورها بسیار بلندپروازانه و کمال‌گرایانه هستند و شاید کمتر خواننده‌ای را بتوان با چنین مشخصاتی پیدا کرد.

گرچه امروزه اغلب خوانندگان، Self-Style هستند و به سبک مورد علاقه خودشان اجرا می‌کنند، اما خوش‌بختانه حداقل‌های اجرای موسیقی را رعایت می‌کنند. به هر حال پیدا کردن خواننده‌ای که بتواند روح و قلب قطعات را درک کند و آن‌ها را از اعماق جانش برای مخاطب به اجرا در آورد، به این راحتی‌ها نیست.

ممکن است در اطرافیان‌تان کسی را بشناسید که این فاکتورها را داشته باشد. یا اصلا خودتان شایسته آن باشید. در غیر این صورت، احتمالا لازم باشد زمان بسیار زیادی را در وب‌سایت‌های آنلاین یا استودیوها به دنبال شخص مورد نظرتان بگردید و ببینید صدای چه کسی می‌تواند شما را تحت تأثیر قرار دهد و صدای چه کسی می‌تواند شما را کلا از صنعت موسیقی ناامید سازد 🙂

یکی از راه‌های پیدا کردن چنین افرادی، پرس‌وجو از اطرافیان است. آیا صدابردارانی که می‌شناسید، با خوانندگان مستعد و توان‌مند کار کرده‌اند که بتوانند آن‌ها را به شما معرفی کنند؟ اگر به توانایی‌های خودتان در ضبط صدای یک خواننده چیره‌دست شک دارید، بهتر است بدانید که ضبط معمولی یک اجرای عالی، بسیار بهتر از ضبط عالی یک اجرای معمولی است. همیشه استعداد و نبوغ را در اولویت اول قرار دهید.

ضبط چند باره و دستیابی به یک ترکیب دل‌نشین

هنگام ضبط، معمولا توصیه می‌شود اصوات را چند بار ضبط کنید. یعنی مثلا وکال اصلی، بک‌وکال، هارمونی‌ها و… را چندین بار ضبط کنید. دلایل زیادی برای انجام این کار وجود دارد. یکی از این دلایل آن است که خوانندگان هم مانند سایر موزیسین‌ها، نیاز به گرم کردن و آمادگی دارند. بنابراین اجراهای اول معمولا دست‌گرمی به حساب می‌آیند و در واقع خواننده در حال آماده کردن خودش برای ارائه اجرایی متفاوت و دل‌نشین است.

در حقیقت کمتر کسی می‌تواند در همان برداشت اول، اجرای خوب و بدون نقصی داشته باشد. گاهی اوقات ضبط‌های اول واقعا بد و غیرقابل‌استفاده هستند اما به طور کلی، ضبط چند باره هر صدا دلیل بر بد بودن آن‌ها نیست. یعنی لزوما برداشت‌های اول، بد نیستند. پس بهتر است که ضبط‌های اولیه را هرگز پاک نکنید.

این روزها، همه مردم به حافظه‌های بزرگ دسترسی دارند. افزون بر این، نگه‌داری Backup اجراها بهتر از پاک کردن و عذرخواهی از تهیه کننده است. از همه این‌ها که بگذریم، معمولا خوانندگان حرفه‌ای خودشان از شما می‌خواهند که صدای آنان را چند بار ضبط کنید. آن‌ها به بهترین شکل به اهمیت این موضوع واقف‌اند.

بعد از این که اصوات را چندین بار ضبط کردید، حالا نوبت به ادامه کار در ورکستیشن می‌رسد. رفتار و نوع کار هر فرد در ورکسیتشن متفاوت است. به عنوان مثال، بعضی موزیسین‌ها برای ضبط برداشت‌های مختلف، چندین ترک را ایجاد و هر برداشت را درون ترک متفاوتی ضبط می‌کنند.

در حالی که بعضی دیگر، برداشت‌های مختلف را درون یک ترک یا پوشه قرار می‌دهند. در هر صورت، کاری که در این مرحله باید انجام شود، برای همه یکسان است. اکنون باید برداشت‌های مختلف را به دقت گوش کرده و بهترین قسمت‌ها را برای خودتان مشخص کنید. این فرآیند با عنوان “ترکیب” شناخته می‌شود و هدف از انجام آن، انتخاب بهترین قسمت‌های اجرا برای قرار دادن در فایل نهایی پروژه است. این نکته را به خاطر بسپارید که بهترین قسمت‌ها، قسمت‌هایی نیستند که صرفا از نظر فنی خوب اجرا شده باشند.

به بیان دیگر، هنگام انتخاب یک اجرای خوب، علاوه بر رعایت نکات و اصول اساسی خوانندگی، باید حس و نحوه اجرای خواننده را نیز به دقت مورد بررسی قرار دهید و قسمتی که به آن اطمینان بیشتری دارید را برای قرار دادن در فایل نهایی برگزینید.

برای این کار، هر بار به سراغ قسمت کوتاهی از آهنگ بروید. مثلا قسمت اول ورس ۱. طبیعتا برای مقایسه برداشت‌های مختلف با یک‌دیگر، باید هر بار فقط یک برداشت را گوش دهید و سایر برداشت‌ها را Mute نمائید. با چند بار گوش کردن به برداشت‌های مختلف، ناگهان اتفاق شگفت‌انگیزی که منتظر آن هستید، رخ می‌دهد و کم کم احساس می‌کنید حس بهتری نسبت به یکی از برداشت‌ها دارید.

این یک اتفاق کاملا طبیعی‌ست. به طور کلی وقتی گوش‌های انسان یک قطعه تکراری را چند بار گوش می‌دهد، نسبت به آن انتقادی عمل کرده و قطعات خوب را از بد جدا می‌کند.

ترکیب قسمت‌های خوب با یک‌دیگر هم مانند ضبط چند باره صداست و هر کس به شیوه خودش این کار را انجام می‌دهد. برای نمونه، بعضی موزیسین‌ها قسمت‌های مورد علاقه‌شان را با رنگ مخصوصی علامت‌گذاری می‌کنند، بعضی دیگر قسمت‌های خوب را در یک ترک جداگانه قرار می‌دهند و تعدادی هم قسمت‌های مناسب را Crop می‌کنند.

به هر حال خیلی فرقی ندارد. مهم این است که برداشت‌های بهتر را در جایی نگه دارید و در نهایت، آن‌ها را در فایل نهایی قرار دهید. این را به خاطر بسپارید که خواننده هم یک انسان است. بنابراین حذف صدای نفس‌گیری مابین ورس‌ها می‌تواند صدا را مصنوعی و رباتیک جلوه داده و مخاطب را اذیت کند. در نتیجه برای جلوگیری از حذف ناگهانی قسمت‌های مهم، هنگام Edit ، نقاطی ابتدایی و انتهایی Region های کات خورده را با دقت بیشتری تنظیم کنید.

Tuning و Timing

ممکن است صدای وکال اصلی به حدی جذاب و دل‌نشین باشد که نظر شما را به خود جلب کند و بخواهید زمان کوتاهی را صرف بهتر کردن آن کنید. در این مواقع، اگر از تخصص کافی برخوردار باشید، به راحتی می‌توانید از ابزارها و امکاناتی که ورکستیشن در اختیارتان قرار می‌دهد استفاده کنید و اگر هم در این زمینه دانش کافی ندارید، اصلا نگران نباشید.

امروزه نرم‌افزارهای بسیار خوبی برای این منظور طراحی و توسعه یافته‌اند. به عنوان مثال، برای Tune و اصلاح زمان‌بندی وکال، می‌توانید از نرم‌افزارهای قدرت‌مندی مانند Auto-Tune کمپانی Antares’ یا Melodyne کمپانی Celemony بهره ببرید. اگر احساس می‌کنید صدای وکال شما به اصلاح Pitch نیاز دارد، به ۲ طریق می‌توانید این کار را انجام دهید:

Tune ملایم وکال برای پرداختن به جزئیات و دستیابی به یک اجرای بی‌نقص و تمیز

Tune شدید وکال و خلق یک افکت صوتی جدید و منحصر به فرد

البته مورد دوم، واقعا غیرمنطقی و خارج از عرف است ولی از سال ۱۹۹۸ که Cher در آهنگ Believe از این ابزار برای خلق افکت منحصر به فردش استفاده کرد، موزیسین‌ها به استفاده از آن روی آوردند و از همان روزها تا کنون به افکتی معروف در صنعت موسیقی تبدیل شده. البته استفاده از این افکت در تمام آهنگ‌ها و پروژه‌ها کار درستی نیست اما اگر از آن به شکلی هوش‌مندانه استفاده کنید، می‌توانید افکت‌هایی «جدید» و خاص را در موسیقی‌تان خلق نمائید.

اگر می‌خواهید زمان‌بندی(Timing) چند نت را تغییر دهید، ساده‌ترین راه، انتقال کل فایل صوتی به عقب یا جلو است. شما همچنین می‌توانید از پلاگین‌های مذکور نیز برای این امر استفاده نمائید. هرچند جهت جلوگیری از اجرای تعداد زیادی پلاگین در مرحله میکس و مسترینگ، امروزه موزیسین‌ها ترجیح می‌دهند بلافاصله پس از استفاده از پلاگین‌هایی مانند Auto-Tune و Timing ، از صدای حاصل، رندر گرفته و مابقی کار را با یک صدای سالم و Tune شده ادامه دهند.

اگر شما هم با این رویکرد موافق هستید، پس بعد از رندر گرفتن از صدای حاصل از اعمال پلاگین‌ها و Import فایل جدید به ورکستیشن، ترک حاوی صدای ناکوک را Mute کنید و آن را به همان شکل رها کنید.

بهتر است این لاین را پاک نکنید تا بعدا در صورت نیاز، بتوانید به آن رجوع کنید. با این کار، اگر حین انجام پروژه ترجیح دادید که یک یا چند لاین تغییر کنند یا دوست داشتید صداهای خاصی را مجددا Tune کنید، می‌توانید به ترک اصلی مراجعه کرده و تغییرات لازم را روی آن اعمال نمائید.

میکس وکال

حالا که صدای وکال را به صورت تخصصی اصلاح کردید و مشکلات احتمالی آن را برطرف نمودید، وقت استفاده از آن در پروژه است. در این مرحله باید صدای وکال را با توجه به سایر اصوات، بالانس نمائید. باید مطمئن شوید که صدای وکال با سایر اصوات موجود در آهنگ‌تان هم‌خوانی دارد یا خیر.

اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوئیم، در این مرحله باید با وکال مانند یک ترک عادی برخورد کنید و اگر نیاز به اعمال افکت، کنترل داینامیک و… دارد، تغییرات لازم را روی آن اعمال نمائید.

با توجه به این‌که هر قطعه، یونیک و منحصر به فرد است، بنابراین ما نمی‌توانیم تنظیمات یا پلاگین خاصی را در این مرحله به شما معرفی کنیم.

از چه میکروفنی استفاده می‌کنید؟ میزان Dry یا Wet بودن سیگنال‌های صوتی شما چقدر است؟ پروژه شما از چند ترک تشکیل شده؟ سازهای مورد استفاده‌تان آکوستیک هستند یا الکترونیک؟ سبک موسیقی‌تان چیست؟

این‌ها فاکتورهای اساسی برای تعیین نوع افکت‌های لازم، میزان بالانس اصوات، تغییر پارامترهای پلاگین‌ها و… هستند. در نتیجه، در این مرحله علاوه بر کارهای قبلی، برای اعمال هر افکت جدید، باید از نتایج آن مطلع باشید. باید بدانید که آن افکت چه تأثیری روی صدا شما می‌گذارد. باید نفس‌تان را در مقابل وسوسهِ استفاده از Preset های آماده، کنترل کنید 🙂

همان‌طور که گفته شد، برای رسیدن به صدایی جذاب و منحصر به فرد، باید دانش فنی و تجربه زیادی در این باره داشته باشید اما خوش‌بختانه ابزارهایی وجود دارند که تقریبا تمام موزیسین‌ها از آن‌ها برای فرم دادن به وکال‌شان استفاده می‌کنند. برای استفاده از این ابزارها، مهم نیست موسیقی شما در چه سبکی باشد یا از چه سازهایی در آن استفاده کرده باشید؛ چراکه این ابزار، عموما صدا را جلا می‌دهند.

به عنوان مثال، از EQ برای شفاف کردن اصوات موجود در فرکانس‌های به‌خصوص استفاده می‌شود. یا مثلا از کمپرسور برای کنترل داینامیک، پیچش صدا و طبیعی جلوه دادن آن بهره می‌برند. همان‌طور که دیدید، این ابزارها برای همه سبک‌های موسیقی کاربرد دارند و از آن‌ها بیشتر برای بهبود کیفیت وکال استفاده می‌شود.

به طور کلی، هدفِ استفاده از EQ ، دو چیز است:

کاهش و از بین بردن اصوات موجود در یک‌سری فرکانس‌ها.

از این کار برای حذف اصوات و سیگنال‌های صوتی مشکل‌زا استفاده می‌شود. این‌گونه اصوات معمولا به صورت طبیعی در صدای خواننده وجود دارند اما شنیده نمی‌شوند و شما با گذراندن سیگنال‌های صوتی از پری‌امپ یا آمپلیفایر، این اصوات مزاحم و مشکل‌زا را تقویت می‌کنید.

افزایش و تصویت اصوات موجود در یک‌سری فرکانس‌ها.

از این کار معمولا برای افزایش شفافیت، درخشندگی و تمیزی صدای وکال استفاده می‌شود. افزون بر این، بسیاری از موزیسین‌ها با تقویت صدای بعضی فرکانس‌های به‌خصوص، رنگ و شخصیت صوتی منحصر به فردی را به صدای وکال‌شان اضافه می‌کنند.

پرواضح است که برای اعمال افکت‌های فوق‌الذکر، باید محدوده‌های فرکانسی مورد نظرتان را «با دقت» انتخاب نمائید. به گوش‌هایتان اعتماد کنید. با دقت به اصوات گوش دهید و از قدرت گوش‌هایتان برای تشخیص و تعیین نقاط دقیق Cut ها و اعمال افکت‌های لازم به نحو احسن استفاده کنید.

همان‌طور که گفته شد، کمپرسور برای کنترل داینامیک صدا مورد استفاده قرار می‌گیرد و اغلب هنگام میکس، استفاده از آن ضروری است. کمپرسور، قسمت‌های خیلی بلند صدا را به شکلی ملایم کاهش می‌دهد. این امر باعث می‌شود بتوانید ولوم قسمت‌های آرام‌تر را کمی افزایش دهید تا صدا یک‌نواخت شده و تمام بخش‌ها به خوبی به گوش شنوندگان برسد. در حقیقت کمپرسور به غنی شدن وکال کمک بزرگی می‌کند. اگر می‌خواهید صدای شما در سراسر قطعه یا بخشی از آن(مانند گروه‌خوانی) پر و حجیم به نظر برسد، می‌توانید از کمپرسور موازی برای این منظور بهره ببرید.

کمپرسینگ New York

کمپرس موازی که با نام “کمپرس نیویورک” هم شناخته می‌شود، تکنیکی رایج در استودیوهای امروزی است. بگذارید روند کار این نوع کمپرسینگ را با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید درام آهنگ‌تان را در لاین‌های جداگانه Kick ، Snare ، Hit Hat و… ضبط و کمپرس کرده‌اید. حال با ارسال تمام این لاین‌ها به یک Bus به‌خصوص و اعمال دوباره کمپرسور روی آن، در واقع اصوات را به شکل موازی و در ۲ مرحله متفاوت کمپرس کرده‌اید.

این ایده واقعا جذاب است؛ چراکه یک بار تمام اصوات درام را به صورت جداگانه کمپرس کرده‌اید و با این کار، صدای هر قسمت درام را بالانس کرده‌اید. حالا با ارسال تمام اصوات به یک Bus ، در واقع صداها را با هم ترکیب کرده‌اید. اکنون با کمپرس مجدد صدای این Bus ، در واقع کل صدای درام را بالانس می‌کنید. برای درک بهتر این روش کمپرسینگ، بهتر است ولوم صداهای درام را کم و زیاد کنید تا متوجه شیوه کمپرس اصوات در این روش بشوید.

با اعمال کمپرس حداکثری روی Bus مذکور از طریق کاهش Threshold و افزایش Ratio می‌توانید به یک صدای درام قدرت‌مند، پرانرژی و هیجان‌انگیز دست یابید. البته اگر از آن به تنهایی استفاده کنید ممکن است خیلی شدید به نظر برسد و صدا را خراب کند. به طور کلی، بهترین راه برای دستیابی به صدای پر و حجیم در درام، ترکیب این کمپرسینگ شدید با لاین‌های جداگانه درام(Kick ، Snare و…) است. از این تکنیک می‌توانید برای وکال هم استفاده کنید.

کمپرس موازی وکال، ترفندی جذاب و شسته‌رفته جهت افزایش حجم و قدرت صدای خواننده به شمار می‌آید. البته باید به فضای کلی میکس توجه داشته باشید و اگر موسیقی‌تان به یک وکال پر و حجیم نیاز داشت، از این تکنیک دل‌پذیر و جذاب برای این منظور بهره ببرید. یکی دیگر از موارد کاربرد این تکنیک، افزایش قدرت وکال در قسمت‌های اوج ترانه است. بهتر است این کار را با Automation انجام دهید و با نزدیک شدن به قسمت‌های اوج، مقدار Send را افزایش دهید.

توصیه می‌کنیم سایر تکنیک‌هایی که برای بهبود وکال مورد استفاده قرار می‌گیرند را هم مطالعه کنید. یکی از این تکنیک‌ها، کاهش یا حذف شدت حروف صدادار است که تحت عنوان “De-Essing” شناخته می‌شود. باز هم تأکید می‌کنیم که همه این کارها را باید با توجه به صدای خواننده، میکروفن و فضایی که وکال را در آن ضبط کردید، انجام دهید.

بنابراین گاهی اوقات ممکن است حذف یا کاهش این اصوات اضافه، موجب مصنوعی شدن وکال شود. بیائید کمی با De-Esser ها آشنا شویم. این ابزار معمولا کارش را با اعمال کمپرس روی محدوده خاصی از فرکانس‌ها [که توسط کاربر تعیین می‌شود] انجام می‌دهد. هرچند کمپرسورهای Multiband هم می‌توانند این کار را انجام دهند اما در اغلب موارد، خروجی پلاگین‌هایی که بدین منظور طراحی شده‌اند، بهتر است. بنابراین توصیه می‌شود برای انجام این کار، از پلاگین‌ها استفاده نمائید.

افکت‌های فضایی

زین‌پس بیشتر در مورد افکت‌ها، فضاسازی موسیقی و جادو در میکس صحبت خواهیم کرد. ما آدم‌ها معمولا از ضبط باکیفیت صدای خودمان بسیار لذت می‌بریم و این فرآیند را بسیار مهیج می‌پنداریم. پس اگر به استودیو و تجهیزات مورد نیاز برای ضبط باکیفیت وکال دسترسی دارید، بدانید که واقعا خوش‌بخت هستید.

از این‌ها گذشته، اگر روزی صدای خودتان را در استودیو ضبط کردید، بعد از اعمال افکت‌های ضروری مانند EQ و کمپرسور، احتمالا احساس می‌کنید که صدایتان بسیار خشک و ساده است. در این شرایط، اغلب افراد به سراغ افکت Reverb می‌روند و معمولا در استفاده از آن، افراط می‌کنند. ما در این بخش می‌خواهیم راه‌های بهتری را پیش روی شما قرار دهیم.

برای آن‌که بتوانید درک بهتری نسبت به موضوع مورد بحث‌مان داشته باشید، پیشنهاد می‌کنیم آهنگ Break My Heart از Dua Lipa را حداقل یک بار گوش کنید.

با گوش کردن این آهنگ، ممکن است با خود فکر کنید که قسمت ابتدایی موسیقی هیچ افکتی ندارد و اصوات، بیش از حد ساده‌اند اما صبر کنید. همه چیز از قسمت میانی ورس اول و با جمله “I Like …” شروع می‌شود. از این‌جا به بعد، گویی اصوات در فضا پراکنده می‌شوند و فاصله خالی بین مصراع فعلی و مصراع بعدی را به بهترین شکل پر می‌کنند.

این رویکرد Dry-Wet دوباره در قسمت دوم ورس اول تکرار می‌شود. منظور ما از Dry-Wet ، ساده بودن صدا و سپس اعمال افکت روی آن است. دقیقا چیزی که در بخش میانی ورس اول انجام شد. وقتی ترانه اوج می‌گیرد و خواننده، بالا می‌خواند، تازه قسمت جذاب و رویایی ماجرا شروع می‌شود.

البته این یک آهنگ پاپ بود و آهنگ‌های بسیاری در سبک‌های دیگر وجود دارند که از همین افکت برای فضاسازی استفاده کرده‌اند. به هر حال چیزی که در این آهنگ به وضوح مشخص است این است که رفتار افکت Spatial هرگز ثابت و یکسان نیست.

در واقع رفتار این افکت به نوع تنظیم ترک بستگی دارد. ممکن است گاهی نیاز باشد فضای موسیقی عمیق‌تر شود و گاهی هم نیاز باشد این فضا، بسته و سطحی طراحی شود. به همین دلیل، رفتار این افکت در طول قطعه بارها و بارها تغییر می‌کند و می‌توان گفت همین «زنده بودن» و «پویایی» افکت Spatial آن را به افکتی محبوب و خاص تبدیل کرده.

حالا نوبت این است که در مورد خلق این افکت جذاب صحبت کنیم. برای درک بهتر توضیحات، اول از همه باید بدانید که افکت‌ها به ۲ طریق روی صداهای ما اعمال می‌شوند:

اعمال افکت به صورت مستقیم روی کانال‌ها

اعمال افکت با استفاده از Bus ها

Bus ها را می‌توان به عنوان یک المان جدا و کمکی برای کانال اصلی در نظر گرفت. وقتی از Bus ها برای یک کانال استفاده می‌کنیم، یک دکمه روتاری(مانند ولوم) با نام Send در کانال ظاهر می‌شود. همان‌طور که از نام این دکمه بر می‌آید، با استفاده از این دکمه می‌توان میزان ارسال صدا از کانال اصلی به Bus را تعیین نمود. فرض کنید یک افکت Reverb روی Bus اعمال کرده‌اید.

حال اگر دکمه Send خاموش باشد، هیچ صدایی از کانال اصلی به Bus ارسال نمی‌شود و طبیعتا صدا به صورت نرمال و بدون هیچ افکتی پخش خواهد شد. با افزایش میزان Send ، میزان ارسال صدا از کانال اصلی به Bus افزایش می‌یابد و در نتیجه با افزایش مقدار Send ، میزان اعمال افکت روی صدای کانال هم افزایش خواهد یافت. در قطعه Break My Heart ، افکت Spatial با Aotomate کردن پارامتر Send ایجاد شده. به بیان ساده‌تر، در این قطعه، صدای کانال اصلی به مرور به Bus ارسال شده و تنها راه انجام این کار، Automation پارامتر Send است.

وقت ماجراجویی

ما تا این‌جا بسیار حرفه‌ای شده‌ایم اما روش‌های ساده‌تری هم برای اعمال افکت روی صدا وجود دارد. برای مثال، ممکن است شما از Bus ها برای اعمال افکت روی صدا استفاده کنید و مقدار Send را در سراسر قطعه، ثابت نگه دارید. این روش بسته به نوع موسیقی‌تان می‌تواند مفید و سودمند باشد.

شاید شما در حال کار روی یک آهنگ Progressive-House باشید و بخواهید وکال نسبتا کوتاهی که ضبط کردید، هر چند لحظه یک بار تکرار شود. یا شاید یک آهنگ ساده برای گیتار آکوستیک نوشته باشید و بخواهید این آهنگ تا حد ممکن، باکیفیت به نظر رسد. در این ۲ مورد و خیلی موارد دیگر، شاید بهترین کار، استفاده از افکت‌های ساده و ثابت باشد.

اما اگر موسیقی‌تان از لحاظ ساختاری، پیچیده‌تر است – یعنی اوج و فرودهای زیادی دارد یا در آن از وکال، بک‌وکال، گروه‌خوانی و… استفاده شده – بهتر است افکت‌هایتان را به شکلی «مناسب» و «مؤثر» مدیریت نمائید. به بیان ساده‌تر، در قطعاتی که ساختار پیچیده‌تری دارند، بهتر است در بخش‌هایی از آهنگ، افکت‌ها فعال/غیرفعال شوند. یا مثلا در بعضی قسمت‌ها، میزان تأثیرگذاری افکت افزایش/کاهش یابد. پرواضح است در صورت استفاده از Bus ها، کنترل دقیق‌تر و بهتری روی صدا و افکت‌ها خواهید داشت.

اغلب مردم برای افزودن هارمونی به صدای وکال، بعضی نت‌های خاص را بالاتر یا پائین‌تر از کوک اصلی اجرا می‌کنند در حالی‌که راه ساده‌تری هم وجود دارد. اگر قطعات James Blake یا Jacob Collier را شنیده باشید. نیک می‌دانید که این هنرمندان در موسیقی‌شان از هارمونی‌های مصنوعی وکال استفاده می‌کنند. ممکن است شما هم بخواهید مانند آن‌ها از هارمونی‌های مصنوعی برای افزایش جذابیت وکال آهنگ‌تان استفاده کنید. بهترین راه برای انجام این کار، استفاده از Vocoder است.

Vocoder در واقع سینتی‌سایرزی است که با آنالیز صدای ورودی، اصوات سینت را تولید می‌کند. این دستگاه با ترکیب اصوات آکوستیک و طبیعی با اصوات سینتی‌سایزری و مصنوعی، صدای منحصر به فرد و خلاقانه را تولید می‌کند. همان‌طور که گفته شد، Vocoder صدای ورودی را به یک صدای سینتی‌سایزری تبدیل می‌کند. بنابراین اکنون با استفاده از یک کیبورد می‌توانید نت‌های مورد نظرتان برای هارمونی را انتخاب و پخش نمائید.

راه‌های زیادی برای دستیابی به هارمونی‌های مصنوعی وجود دارد. مثلا یکی از آن‌ها، Duplicate کردن لاین وکال اصلی و سپس ویرایش صدا در Melodyne یا Auto-Tune و تغییر نت‌های مورد نظر برای افزودن هارمونی است. یا مثلا راه دیگر، استفاده از پلاگین‌هایی مانند Ovox است که به شما امکان تغییر Pitch و افزودن افکت‌های خلاقانه به وکال را می‌دهند.

به طور کلی وقتی صحبت از پردازش افکت‌ها به میان می‌آید، راه‌های تقریبا نامحدودی برای اعمال انواع افکت‌های خاص و ناب روی وکال پیش‌روی شما قرار می‌گیرد. در حقیقت گاهی اوقات اصلا نیازی به افکت‌های پیچیده و سنگین نیست و تنها کمی Saturation یا یک صدای آمپ گیتار در زیر وکال می‌تواند معجزه کند.

Sample و ReSample

بیائید پا را فراتر از پردازش افکت‌ها بگذاریم. امروزه سمپل وکال یکی از بهترین روش‌ها برای کشف و دستیابی به دنیایی از اصوات غیرمتعارف و جدید است. یکی از کاربردهای سمپلینگ، ایجاد افکت Stutter است. این افکت با تکرار و کاهش سرعت بخشی از کلمه یا جمله وکال ایجاد می‌شود و بیشتر در موسیقی‌های سبک Dance مورد استفاده قرار می‌گیرد.

برای استفاده از این افکت، ابتدا باید یک فایل صوتی را به بخش‌های مختلف تقسیم کرده و این بخش‌ها را در طول آهنگ پراکنده کنید و سپس با سمپل یک کلمه یا بخشی از آن، می‌توانید به واریاسیون‌های گوناگون وکال در طول میکس دست یابید.

خوش‌بختانه سمپلرهای امروزی بسیار پیشرفته هستند و با استفاده از آن‌ها حتی می‌توانید نقاط لوپ در هر قطعه صوتی را پیدا کرده و از آن‌ها برای خلق آکوردها یا بافت‌های صوتی بهره ببرید. اکنون با سمپل کردن وکال می‌توانید به دنیای نامحدودی از افکت‌های گوناگون دست یابید.

به عنوان نمونه، زین‌پس به جای اعمال افکت‌ها روی لاین اصلی، می‌توانید آن‌ها را روی صدای سمپل شده اعمال کنید یا حتی دوباره از صدای سمپل شده، سمپل تهیه کنید و همین مراحل را تکرار کنید. فی‌الواقع با Sample و ReSample می‌توانید افکت‌هایی عمیق و عمیق‌تر را روی صدای وکال‌تان اعمال نمائید.

به هر حال روش‌های ضبط، ویرایش و میکس وکال تقریبا بی‌انتها و نامحدوداند. در حالت ایده‌آل، اکثر موزیسین‌ها دوست دارند صدا را از همان اول شفاف و تمیز ضبط کنند تا بعدا مجبور نباشند وقت‌شان را با اعمال افکت‌های مختلف روی آن، تلف کنند.

بنابراین موزیسین‌ها به ۲ دلیل از افکت‌ها استفاده می‌کنند: بعضی از آن‌ها برای بهبود کیفیت و جذاب‌تر شدن صدا به افکت‌ها روی می‌آورند حال آن‌که بعضی دیگر برای خلق اصوات غیرمتعارف و جدید از افکت‌ها استفاده می‌کنند. پس باز هم تأکید می‌کنیم… دنیای افکت‌ها بی‌پایان و نامحدود است و شما باید با نبوغ و خلاقیتی که دارید از آن‌ها برای هرچه‌بهترشدن موسیقی‌تان بهره ببرید.

افکت‌های Granular

کشش زمانی یکی از تکنیک‌های پرکاربرد در وکال است. البته سمپلرها این کار را بسیار بهتر و راحت‌تر از قبل انجام می‌دهند. کشش زمانی در سمپلرها با کپی بخش‌های خیلی کوچک صدا انجام می‌شود. به همین دلیل، استفاده «شدید» از این تکنیک می‌تواند صدا را غلیظ، مصنوعی و بی‌کیفیت جلوه دهد.

اگر از این‌گونه اصوات غلیط و «ریزشده» خوش‌تان می‌آید، علاوه بر کار با تکنیک‌های کشش زمانی، می‌توانید از افکت‌ها و اصوات Granular برای وکال‌تان استفاده نمائید. همان‌طور که گفته شد، این پلاگین‌ها صدای ورودی را به تعداد زیادی تکه ریز به نام Grain خورد می‌کنند و سپس این تکه‌ها را به روش‌های خلاقانه‌ای پشت سر هم تکرار می‌کنند.

با استفاده از افکت‌های Granular با تنظیمات شدید می‌توانید به اصواتی فضایی، مضطرب‌کننده، اتمسفریک و… دست یابید. این نکته را به خاطر بسپارید: در صورتی که تعداد افکت‌های مورد نظرتان زیاد است، از فیدر Dry/Wet پلاگین یا Bus ها برای کنترل بهتر آن‌ها بهره ببرید.

منبع musictech
عضویت در خبرنامه تهران ملودی
عضو خبرنامه ما شوید و مطالب و پیشنهادات ویژه ما را در ایمیل خود دریافت کنید.
نگران نباشید! هر زمان مایل باشید می‌توانید عضویت خود را لغو کنید.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.