۵ آهنگ از Eddie Van Halen که گیتاریست‌ها حتما باید بشنوند

دستاورد Eddie Van Halen در زمینه گیتار چندان بزرگ و چشم‌گیر نیست. وقتی اولین آلبوم محبوب وی در سال ۱۹۷۸ منتشر شد، راک به‌شدت تحت فشار قرار گرفته بود. از یک سو با پیدایش سبک‌هایی مانند New Wave ، Disco و Punk ، بنیان‌های راک در حال نابودی بودند و از سوی دیگر، گروه‌های راک بزرگ و دوست‌داشتنی [که کنسرت‌هایشان در استادیوم‌های مملو از جمعیت برگزار می‌شد] نسبت به موفقیت‌های بزرگ‌شان مغرور می‌شدند یا زیر بار فشار ناشی از آن، تسلیم می‌شدند و به انزوا می‌رفتند!

هنگامی‌که Eddie Van Halen شهر Pasadena را در سال ۱۹۷۶ ترک می‌کرد، فعالیت‌های هنری او و David Lee Roth در حال شکل‌گیری و تکامل بود و در نهایت، آن‌ها پس از سال‌ها کسب تجربه در لس‌انجلس، گروه را تشکیل دادند و کارشان را شروع کردند.

Eddie Van Halen را نباید به همین‌جا محدود کرد. او سال‌ها به‌عنوان گیتاریست اصلی با افرادی مانند Hendrix ، Marvin و Cochran همکاری داشته و نمی‌توان نفوذ و تأثیری که وی در گذشته و حال روی نوازندگان راک داشته را نادیده گرفت.

هیچ‌کس نمی‌توانست بفهمد که چگونه این اصوات خارق‌العاده به ذهن Eddie می‌رسند یا این‌که چرا موسیقی وی تا این اندازه جذاب و منحصربه‌فرد است. در اوایل دهه هشتاد، تعداد گروه‌های موسیقی به‌شدت روبه‌افزایش بود و هر روز یک گروه جدید شکل می‌گرفت. در این میان، تعداد معدودی از این گروه‌ها قوی بودند و مابقی، عملکرد قابل قبولی نداشتند. اما ما داریم در مورد Eddie Van Halen صحبت می‌کنیم. او شخصیتی دست‌نیافتنی بود و هیچ‌کس نمی‌توانست به پای او برسد.

در این مقاله می‌خواهیم ۵ آهنگ خاص از Eddie را به شما معرفی کنیم. ما بر این باوریم که همه گیتاریست‌ها باید این ۵ آهنگ را بشنوند. این ۵ آهنگ، ثابت می‌کنند که چرا شخصیت‌های اصیل همیشه بهترین و جاودانه هستند. با ما همراه باشید 🙂

I’m The One (آلبوم Van Halen | سال ۱۹۷۸)

وقتی سراغ آهنگ‌های قدیمی Van Halen می‌رویم، متوجه می‌شویم که همه آن‌ها از نظر موسیقایی عالی و درجه یک هستند اما وقتی می‌خواهیم یک قطعه را از لحاظ مهارت فنی زیبایی‌شناختی مورد ارزیابی قرار دهیم، بی‌شک I’m The One جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت. هرچند این قطعه کمتر از قطعاتی مانند You Really Got Me و Eruption مورد توجه قرار گرفته اما نکات و فاکتورهای بسیار زیادی وجود دارند که تشریح و درک اعجاز این آهنگ را واقعا دشوار کرده‌اند. در آن زمان(سال ۱۹۷۸) علی‌رغم تمام فشارها و محدودیت‌هایی که وجود داشت، هیچ‌کس چنین قطعه باشکوه و منحربه‌فردی را نشنیده بود.

استفاده از تکنیک‌های دشواری مانند Hammer-On یا Divebomb ، سرعت و دقت بسیار زیاد اجرای قطعات، فواصل(Interval) غیر ممکن، وکال هارمونی به‌سبک bebop و… همه و همه باعث خلق یک اثر جاودانه می‌شدند.

در جریان تور جهانی Halen در سال ۱۹۷۸ ، علاوه بر خود Halen ، بعضی گروه‌های دیگر هم قطعاتی را اجرا می‌کردند تا بیشتر دیده شوند. یکی از آن گروه‌ها، Black Sabbath بود. در نتیجه، اول آهنگ آن‌ها(Never Say Die) اجرا می‌شد و بعد این آهنگ(I’m The One). تصور کنید مردم با شنیدن آهنگ Halen چه حسی داشتند. جالب است بدانید طبق استانداردهای امروز صنعت صدا، آن اجرا هنوز هم یکی از باورنکردنی‌ترین اجراهای ضبط شده گیتار به‌حساب می‌آید.

Mean Street (آلبوم Fair Warning | سال ۱۹۸۱)

در زمان انتشار آلبوم چهارم Eddie Van Halen ، نارضایتی‌ها و مشکلات و تنش‌های داخلی به‌وجود آمده بودند و این موضوع را می‌توان از نوع اجراها و فضای تیره و تاریک موسیقی درک کرد. به هر حال حتی اگر یکی از علاقه‌مندان بالقوه این گروه هم باشید، بازهم آلبوم Fair Warning جذابیت و زیبایی چندانی برای شما نخواهد داشت.

Mean Street و به‌طبع آن سایر قطعات آلبوم با نوازندگی Eddie شروع می‌شوند. نوازندگی وی بیشتر شبیه به یک Bassist است؛ اجرای ریتمیک اکتاوها و هارمونی‌های مختلف با انگشت شست و اشاره، دقیقا قبل از اجرای باشکوه آکورد باز نت سل. اگر هنوز چیزی راجع به شخصیت صوتی Halen (که به Brown Sound شهرت دارد) نمی‌دانید، بهتر است این قطعه را با دقت بیشتری گوش دهید.

این صدا از طریق انتقال سیگنال‌های صوتی با ولتاژ کاهش یافته به آمپ‌های کلاسیک Marshall Super Lead تولید می‌شود. با این وجود، رنگ صوتی Eddie همیشه منحصربه‌فرد است و هیچ‌کس نمی‌تواند کاراکتر صوتی آن را تکرار کند.

Beat It (اثر Michael Jackson از آلبوم Thriller | سال ۱۹۸۲)

در آن زمان، بهترین چیزی که موجب برجسته‌شدن همکاری Eddie Van Halen و مایکل جکسون شد، عدم دریافت دستمزد Eddie و هدیه آن به Quincy Jones (صدابردار) اثر بود.

بیس و چهارچوب اصلی این آهنگ توسط اعضای گروه Toto پایه‌گذاری شده بود و با توجه به این‌که Steve Lukather تمام بخش‌های گیتار آن را اجرا می‌کرد، Eddie آزادی عمل بیشتری داشت. فی‌الواقع این آهنگ، حس و حال موسیقی‌های راک اوایل دهه ۷۰ لس‌انجلس که دو بخش بداهه‌نوازی با بخش Lead ترکیب می‌شدند را برای مخاطبان یادآوری می‌کرد.

Eddie طی گفت‌وگویی در سال ۲۰۱۲ به CNN گفته بود:

“من فکر می‌کنم هیچ‌کس تمایلی ندارد بداند چه کسی در این آهنگ نوازندگی کرده اما همین آهنگ آن سال به‌عنوان بهترین قطعه ضبط شده انتخاب شد.”

البته Roth [احتمالا با کمی حسادت] به Rolling Stone گفته بود:

“می‌دانید Eddie در گروه مایکل جکسون چه کار می‌کند؟ او دقیقا همان قطعه تک‌نوازی که ۱۰ سال در گروه خودمان اجرا می‌کرد را برای مایکل جکسون اجرا می‌کند.”

شاید خنده‌تان بگیرد اگر بدانید آلبوم Thriller ماه‌ها در صدر جدول ماند تا بدین ترتیب آلبوم ۱۹۸۴ را از صدر چارت‌های امریکایی دور نگه دارد 🙂 این برای یک انتقام اساسی، کار زیادی نیست 🙂

Hot For Teacher (آلبوم ۱۹۸۴ | سال ۱۹۸۴)

متأسفانه در اواسط دهه ۸۰ ، اختلاف نظرهایی در گروه به‌وجود آمده بود و با افزایش روزافزون این اختلاف‌ها، شکاف و فاصله بین اعضای گروه هم بیشتر می‌شد. این اختلافات تا جایی پیش رفت که Roth آشکارا با Eddie در مورد اضافه کردن صدای کیبورد به آهنگ‌ها مخالفت می‌کرد. هدف Eddie از انجام این کار، گسترش افق‌های پیش رو بود اما Roth این مسائل را درک نمی‌کرد!

هرچند فروش موفق ۱۰ میلیون نسخه از آلبوم در سراسر جهان به همه ثابت کرد که Eddie کارش را خوب بلد است و می‌داند چه کار می‌کند، با این حال، Hot For Teacher موفق‌ترین و آخرین قطعه کلاسیک گروه به‌شمار می‌آید.

با بهتر شدن اخلاق و منش Roth و سولوهای طولانی Eddie که در آن از تمام تکنیک‌های منحصربه‌فردش استفاده می‌کرد، ما شاهد ناب‌ترین، خالص‌ترین و «واقعی‌ترین» حالت Van Halen هستیم و می‌دانیم که هرگز دیگر وی را در این حال و هوا نخواهیم دید.

Eruption (آلبوم Van Halen | سال ۱۹۷۸)

این آهنگ احتمالا تأثیرگذارترین سولو راکی باشد که تاکنون ضبط شده. البته بعضی از ما با دانستن محدودیت‌ها و اوضاع آشفته و عجیب سال ۱۹۷۸ ، این قطعه را بر حق می‌دانیم در حالی که در همان سال، تمام تلاش اعضای گروه این بود که منتقدان و طرف‌داران را متقاعد کنند صدایی که می‌شنوند، صدای گیتار الکتریک است نه کیبورد!

Eruption در ۸ سپتامبر ۱۹۷۷ با ۲ برداشت بداهه(که از قبل برای آن برنامه‌ریزی نشده بود) بر اساس قطعه‌ای که Eddie چند سال اجرا می‌کرد، روی نوار ضبط شد. گفته می‌شود نحوه ضبط و اجرای این اثر، نحوه تعامل و برخورد موزیسین‌ها با سازشان را برای همیشه دست‌خوش تغییر کرده است.

فی‌الواقع قبل از انتشار Eruption ، تقریبا هیچ نوازنده‌ای از دست راستش(دستی که پیک را با آن می‌گرفت) برای اجرای نت‌های روی فرت‌بورد استفاده نمی‌کرد اما بعد از آن، همه این کار را انجام می‌دادند 🙂 این یعنی تأثیرگذاری. ما این چیزها را از او یاد گرفتیم و برای همیشه قدردانش خواهیم بود.

منبع musicradar
عضویت در خبرنامه تهران ملودی
عضو خبرنامه ما شوید و مطالب و پیشنهادات ویژه ما را در ایمیل خود دریافت کنید.
نگران نباشید! هر زمان مایل باشید می‌توانید عضویت خود را لغو کنید.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.