درک بهتر پیانو

نوشته شده توسط Alex Case

هم پیانوی آکوستیک و هم پیانوی دیجیتال سازهای پیچیده ای هستند و درک کردن جنبه های مختلف آن ها به شما کمک می کند صدای آن ها را بهتر ضبط کنید.

اگر پیانو امروز اختراع می شد شاید اقبال چندانی پیدا نمی کرد؛ یک پیانوی خوب قیمت بسیار بالایی دارد، معمولا فاقد جک MIDI است، وزن آن بسیار زیاد است، نیاز به کوک شدن مداوم دارد و کوک کردن آن سخت است و همچنین چیزی به عنوان پیانوی رک وجود ندارد. قطعا این ساز صدای فوق العاده ای دارد اما عدم وجود پدال ولوم، ویبراتو یا mod wheel باعث می شود نتوانید اکسپرسیون بیشتری داشته باشید.

اگرچه استعدادهای بی نظیری از بتهوون گرفته تا شرودر پیانو را در آغوش گرفتند و کمک کردند که این ساز جایگاهش به عنوان یکی از مهمترین سازهای موسیقی غرب را بدست آورد، اما بعضی از مشکلاتی که در بالا به آن ها اشاره کردیم تاثیر خودشان را نشان داده اند. به لطف قیمت مناسب و راحتی استفاده از دیوایس های پلی بک سمپلی که از MIDI پشتیبانی می کنند، امروزه کلمه ی پیانو خیلی وقت ها به مجموعه ای از پَچ های سینتی سایزری اطلاق می شود، نه سازی متشکل از چوب و سیم و نمد.

با در نظر داشتن این حقیقت من می خواهم ایده هایی راجع به پیانو را با شما به اشتراک بگذارم. من خوش شانس بوده ام و معمولا در استودیو با یک گرند پیانوی مجلل 7-1/2’ کار کرده ام. من با این ساز زندگی کرده ام، صدای آن را برای سبک های راک، پاپ، جز و کلاسیک ضبط کرده ام. همچنین به بسیاری از صدابرداران برای ضبط این پیانو به شیوه های مختلف کمک کرده ام.

در این مقاله کلیدی ترین نکاتی که در این تجربه ها کسب کرده ام را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. اگر فرصت زیادی برای ضبط پیانو یا استفاده از آن نداشته اید نگران نباشید. اگرچه ضبط و میکس کردن صدای این ساز بسیار مشکل است، اما اگر موفق به انجام آن شوید نتیجه ی فوق العاده ای خواهید گرفت.

من همچنین برخی شیوه ها را برای ضبط سریع پیانو توضیح خواهم داد تا اگر به استودیویی که دارای پیانو است رفتید بتوانید با کمترین هزینه و در کوتاه ترین زمان صدای مورد نظرتان را بدست بیاورید.

اگر مقالات و مطالبی که راجع به ضبط صدای پیانو نوشته شده است را خوانده باشید حتما به مطالبی راجع به مشکلات phase، قرار دادن میکروفن نزدیک چکش ها برای داشتن اتک بیشتر و مواردی از این بر خورده اید.

اما احتمالا باز هم با مشکلاتی مواجه هستید. اجازه دهید از چگونگی ها و این که میکروفن راکجا قرار دهید بگذریم و راجع به چرایی انجام کارها صحبت کنیم. چرا میکروفن را دور از پیانو قرار دهیم؟ چرا صدای آن را کامپرس کنیم؟

پیش از این که میکروفن ها دور پیانو قرار داده شوند، مسئله ی مهم تری که باید حل شود این است: پیانو چگونه صدا خواهد داد؟ شما یک پیانو را به شیوه های بسیار مختلفی می توانید ضبط کنید و هر کدام از آن ها صدای بسیار متفاوتی خواهند داشت. روش شما در ضبط و میکس پیانو می تواند تاثیر قابل توجهی روی صدای ساز داشته باشد. همچنین از آنجایی که جابجا کردن میکرون ها به راحتی تغییر دادن پَچ در پلاگین های پیانو نیست، شما باید از ابتدا یک هدف مشخص در ذهن داشته باشید.

مهم است که به پیانو در ارتباط با زمینه ی قطعه ی موسیقی که روی آن کار می کنید نگاه کنید. چه حسی را می خواهید منقل کنید؟ پیانو چه نقشی دارد و چه کمکی به بیان داستان ترانه ی شما می کند؟ چگونه قرار است آن را در میکس جای دهید؟

این دست سوال ها را باید راجع به تمام سازهایی که در تنظیم قطعه به کار می برید از خودتان بپرسید. پیانو توجه خاصی را می طلبد چرا که این ساز فوق العاده منعطف است؛ راجع به این مسئله در ادامه بیشتر توضیح خواهم داد. پیانو قادر است تمام نُت هایی که در موسیقی وجود دارد را اجرا کند.

همچنین محتوای هارمونیکی پیانو می تواند به راحتی بخش فرکانس های پایین، میانی و تمام میکس شما را پُر کند. اگر قطعه ی شما تنها یک پیانوی خالی نیست، باید به شکلی از پیانو استفاده کنید که فضای کافی برای دیگر سازها باقی بماند. نکته ی دیگر این که شما باید طنین صدای پیانو را تنظیم کنید تا پیانو در فضای صوتی قطعه جای خودش را پیدا کند.

EQ و تنظیمات دیگر

من مشکلات موسیقایی را به نوازندگان، آهنگسازان و تنظیم کننده ها واگذار می کنم. اما اجزه دهید نگاه نزدیک تری به مشکلات صوتی داشته باشیم. بهتر است جایگاه پیانو در میکس را در قالب سه دسته بررسی کنیم: طیف فرکانسی، استریو ایمیج و داینامیک ها. این ها دسته بندی هایی کلی هستند که هرکدام مشکلاتی را با دیگر شریک می شوند اما به ما کمک می کنند تصمیمات خود را به اجزای مفیدی تقسیم کنیم.

به لحاظ طیف فرکانسی، پیانو تقریبا می تواند تمام طیفی که به وسیله ی انسان قابل شنیدن است را پوشش دهد، از فرکانس های پایین گرم و غنی گرفته تا فرکانس های بالای روشن و هر چیزی در این میان. گرند پیانوها می توانند فرکانس هایی پایین تر از 30 هرتز را تولید کنند و هارمونیک هایی بالاتر از 10,000 هرتز داشته باشند. مفیدترین کاری که برای یک پیانو در این ابعاد می توانید انجام دهید این است که محدوده های مشخصی را برجسه و محدوده های دیگری را کمرنگ کنید.

مانند همیشه ابزارهای اولیه برای دست یافتن به چنین هدفی انتخاب میکروفن، جاگذاری میکروفن و اکولایز کردن صداست. از انباشت فرکانس های بیس که در حین هم زمانی یک پارت پیانو که مانور زیادی روی کلاویه های سمت چپ دارد با یک گیتار بیس شش سیم که روی صدای kick/tom افتاده جلوگیری کنید. چنین تنظیمی نیاز به این دارد که چیزی در دو اکتاو پایین (20 تا 80 هرتز) حذف شود.

برای پیانو هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد. در چنین موقعیتی پیانو بدون فرکانس های بیس هم می تواند صدای بسیار خوبی داشته باشد. در قسمت فرکانس های بالا اگر از تمبورین و شیکر استفاده نکرده اید، فرصت این را دارید که روی قسمت دلنشینی از صدای پیانو در هر جایی از محدوده ی 6kHz تا 12kHz تاکید کنید؛ فرکانس های بالای ملایمی که میکروفن های ریبون به صدا اضافه می کنند در این حالت می تواند نتیجه ی خوبی به شما بدهد.

در قسمت میدرنج مهم است که فضاها را با دقت انتخاب کنید. وکال، گیتار و تقریبا هر المان دیگری در این محدوده نیاز به فضا دارد.
اگر موزیک شما حاوی سینتی سایزر و سمپلر است، حتما با پَچ هایی که فضای میکس را اشغال می کنند مواجه شده اید. بسیاری از پچ ها – بیشتر پچ های سازهای زهی و پدها – به خودی خود میکس شده اند؛ این پچ ها به شکل مناسبی از 20 Hz تا 20 kHz بالانس شده اند و با صدای پرحجم و پر از هارمونیکی که دارند تمام استریو ایمیج را اشغال می کنند.

بله این پچ ها بسیار خوش صدا هستند اما شما قرار است یک آهنگ کامل بسازید، نه فقط یک پارت از پدها. این دست صداها محتوای فرکانسی بسیار گسترده ای دارند و غیر قابل میکس شدن هستند. پیانو هم اگر حواستان را جمع نکنید می توانید همین طور باشد.
یکی از کمپانی های تولید کننده ی میکروفن در ایلینوی آمریکا میکروفنی تولید کرده که متهم است به این برای هر صدایی از جلمه پیانو مناسب است. شاید استفاده از یک میروفن صد دلاری روی یک پیانوی هزار دلاری اشتباه به نظر برسد، اما ممکن است همان صدایی که می خواهید را از این میکروفن بگیرید. داریم از میکروفن Shure SM57 صحبت می کنیم. تاکیدی که این میکروفن روی میدرنج و فرکانس های بالا دارد موجب می شود صدای پیانو به جلوی میکس حرکت کند، همان طور که امپ های مارشال عمل می کنند.
اما موارد بسیار بیشتری از انتخاب و جاگذاری میکروفن ها و تنظیم دکمه های EQ وجود دارد. ایجاد فضای صوتی برای پیانو به وسیله ی استفاده از المان های استریو.

بهبود استریو ایمیج

استریو ایمیج صدای پیانو احتمالا بهترین سلاح برای ایجاد وضوح و انسجام در میکس است. برای توضیح استریو ایمیج در پیانو ما باید درک صحیحی از معنی چپ و راست داشته باشیم. برای یک کیت درام، چپ یعنی دست چپ درامر. با این حال از آنجایی که بسیاری از درامرها دست چپ را از راست شان تشخیص نمی دهند معمولا از سمت چپ شنونده که روبروی درامر قرار می گیرد به عنوان رفرنس استفاده می شود.

چپ و راست برای یک ارکستر بسیار واضح هستند – تعریف چپ و راست شنونده و رهبر ارکستر یکی هست و همین حالت روی اسپیکرها به وجود می آید.

اما روی پیانو چپ و راست به چه معناست؟ آیا باید زاویه دید نوازنده ای که پشت پیانو قرار گرفته است را در نظر بگیریم؟ یا زاویه ی دید تماشاچیانی که روبروی پیانو نشسته اند؟ یا حتی در حالت جالب تر آیا باید زاویه دیدی که از بالا به پیانو نگاه می کند و لید پیانو کاملا برداشته شده است را داشته باشیم (زاویه دید خدا!)؟

در پیانو هر کدام از این ها ممکن است. هیچ قاعده ی مشخصی وجود ندارد و شما می توانید از خلاقیت خودتان استفاده کنید. مشخص کردن دقیق وسعت و قرارگیری استریو ایمیج به نظم گرفتن میکس شما کمک می کند. مرکز همیشه پیچیده ترین است. مخصوصا رقابتی که برای اشغال میدرنج صورت می گیرد با حذف کردن المان هایی در مرکز استریو راحت تر می شود.

مطالب مرتبط

دو راه حلی که می توانید در نظر داشته باشید یا ایزوله کردن است یا ایجاد کنتراست. ایزوله کردن به وسیله ی pan کردن سازهایی که میدرنج را بسیار اشغال می کنند به قسمت های مختلف بدست می آید. لید وکال و سولوها معمولا در مرکز استریو ایمیج قرار می گیرند و قسمت ریتم کاملا به چپ و راست کشیده می شود. قوانین میکس موسیقی پاپ (که قطعا در برخی موارد باید آن ها را نادیده بگیرید) به شما می گویند که بی هیچ تردیدی وکال را در مرکز و جلوی استریو ایمیج قرار دهید. سپس گیتار را در یک سمت و پیانو را در جهت مخالفش pan کنید.
از طرف دیگر، کنتراست به وسیله ی وسیع کردن استریو ایمیج یک ساز (با pan کردن کامل ترک های استریو یا دابل ترک ها به سمت های چپ یا راست، استفاده از ریورب های استریوی واید، افکت های استریوی phaser/chorus و…) و متمرکز کردن یک ساز دیگر (مونو، خشک، کامپرس شده) ایجاد می شود. پیانو می تواند در هر دوی این نقش ها ظاهر شود (هم به صورت واید و هم به صورت مونو). از همان ابتدا برای ضبط و میکس پیانو باید هدف داشته باشید و در این حالت صدای پیانو جای خودش در میکس را پیدا خواهد کرد و نقش موثرتری در ترک شما خواهد داشت.

از ضبط کرن پیانو به صورت مونو هراس نداشته باشید. خیلی وقت ها شما با استفاده از یک میکروفنی که به شکلی مناسبی جاگذاری شده باشد می توانید صدای خوبی از پیانو دریافت کنید. شاید هم نوعی صدا با کیفیت پایین چیزی باشد که ترک شما به آن نیاز دارد. لید پیانو را باز کنید و یک میکروفن را در مرکز صفحه صدا قرار دهید؛ برای شروع می توانید این میکروفن را در فاصله ی ای حدود نیم متر تا یک متر بالای صفحه صدا قرار دهید و به این ترتیب شاید بتوانید همان صدایی که مناسب میکس کارتان است را پیدا کنید.

Envelope ها

به داینامیک هایی که پیانو می تواند به شما ارائه دهد توجه کنید. باز هم در این جا داینامک های موسیقی را به موزیسین ها واگذار می کنیم و تمرکزمان را روی داینامیک های میکس می گذاریم.

در این جا شما باید به attack، sustain و fade فکر کنید. تمام زمان هایی که صرف کار کردن با سمپلرهایتان کرده اید حالا به کمکتان می آید. کار کردن با سمپلرها و سینتی سایزرها راه مفیدی برای فکر کردن راجع به صدا را برای ما مهیا می کند.

شکل یک موج صوتی (که envelope نامیده می شود) به شما می گوید که این صدا چگونه ممکن است در میکس ما قرار بگیرد. هر کدام از سازها در جایی بین clave یا ریتم ها (اتک های بسیار کوتاه، تقریبا بدون ساستین و محو شدن بالافاصله ی صدا: متر آنالوگ تقریبا بدون حرکت باقی می ماند) و اجرای ریتمیک گیتار الکتریک (که متر آنالوگ در تمام طول قطعه در یکجا ثابت می ماند).

اتک های تیز به صورت طبیعی از میکس بیرون می زنند و نیاز ندارند که صدای بلندی داشته باشند (این مسئله مخصوصا در رابطه با صداهایی که شدیدا به سمت یک طرف pan شده اند صدق می کند). صداهای ملایم و ممتد نیاز به جاگذاری محتاطانه ای در میکس دارند تا بدون ماسک کردن دیگر المان های میکس به خوبی شنیده شوند. پیانو می تواند شکل های بسیار متنوعی داشته باشد: از حالت پرکاشنی گرفته تا حالت پد مانند.
به بخش اتک envelope توجه کنید. ضربه زدن چکش به سیم های پیانو معمولا به واسطه ی نوع جاگذاری میکروفن می تواند برجسته تر شود. این اتک تیز می تواند به پیانو کمک کند که دیواری از گیتارها را در میکس بشکافد؛ در این جا کلیدی ترین مسئله ایجاد کنتراست بین envelope های پیانو و گیتار است.

اما برای تیز کردن اتک صدا بیشتر از یک راه وجود دارد. استفاده از کامپرسر یکی از این راه هاست. کامپرشن سنگین (نسبت 10:1 یا بالاتر) با یک اتک آهسته یا مدیوم تمام چیزیست که نیاز دارید. صدای نُت پیانو شنیده می شود. ده میلی ثانیه بعد (یا هر اتک تایم دیگری که تعیین کرده اید) کامپرسر وارد عمل می شود و شدت سیگنال را کاهش می دهد و به این ترتیب envelope سیگنال تغییر می کند.

تنظمیمات attack time، ratio و threshold را تغییر دهید تا به صدایی که می خواهید برسید.

یک ایده ای که می توانید از آن استفاده کنید این است که اتک را روی حلات خیلی سریع قرار دهید و پارامتر ریلیز را هم روی مقدار سریعی قرار دهیدو با استفاده از یک نسبت (ratio) بسیار بالا صدا را لیمیت کنید. در این حالت شما پیانو را به یک صدای زنگ دار تبدیل می کند؛ صدایی بسیار سافت که تقریبا هیچ اتکی ندارد، همراه با کشش بسیار طولانی.

اما کار ما هنوز به پایان نرسیده است. شیوه ی کلاسیک برای ضبط پیانو را در نظر می گیریم. در این شیوه بجای قرار دادن میکروفن ها در نزدیکی پیانو، یک جفت میکروفن را در فاصله ای دور قرار می دهند. در این حالت صدای پیانو همراه با صدای اتاق ضبط خواهد شد. میکروفن هایی که در فاصله ی دور قرار گرفته اند نسبت بیشتری از انعکاس های اولیه و ریورب اتاق را ضبط می کنند و صدای مستقیم خود پیانو را کمتر ضبط خواهند کرد.

در کنار خیلی از چیزها، این شیوه envelope کاملا متفاوتی را به شما ارائه می دهد. در این جا شما نمی توانید صدای اصابت چکش به سیم ها را بشنوید. همچنین محو شدن صدای ساز با محو شدن صدای ریورب اتاق تلفیق می شود و شدت آن افزایش پیدا می کند. در استودیوهای کوچک و استودیوهای خانگی چنین چیزی را با ترکیب محتاطانه ی یک ریورب باکیفیت و صدایی که با قرار دادن میکروفن ها در نزدیکی پیانو ضبط شده شبیه سازی می کنند.

البته شما هرکاری که بخواهید می توانید انجام دهید: قرار دادن میکروفن در کنار چکش ها، استفاده از ریورب های بلند و کامپرشن شدید. حتی استفاده از پدال های دیستورشن و wah هم مجاز است.

اما توصیه ی من این است که ابتدا صدایی که به دنبالش هستید را خوب تصور کنید و مناسب بودن آن برای میکس را در نظر داشته باشید. پیانو به شما اجازه می دهد کارهای کاملا متفاوت و خلاقانه انجام دهید اما نیاز به کنترل دقیق و با احتیاطی دارد.

پیانوی آکوستیک

چیزی به عنوان پیانوی آکوستیک وجود ندارد. پیانوها ذاتا سازهایی آکوستیک هستند. اگر درون پیانو بجای چوب و سیم، جعبه ای پر از سیلیکون و لحیم کاری باشد فقط و فقط در این صورت نیاز به استفاده از صفت های اضافی است (مانند ‘synth’ piano).

در اینجا نکته ی مهمی وجود دارد. جابجایی آن تکه ی سنگین چوب و فلز شاید دشوار باشد، اما شکل دادن و تنظیم صدای آن آسان است. شاید شما نیاز به یک صدای پیانوی آکوستیک داشته باشید که حس یک پیانوی واقعی که در یک اتاق واقعی قرار گرفته را القا کند. یا شاید بخواهید صدای پیانوی شما شبیه به پیانو باشد اما به شکلی شدیدی تغییر کند تا جلوه گر امیال خلاقانه ی شما باشد.

در رابطه با تکنیک های مختلف ضبط و میکس پیانو صحبت کرده ایم. برای کامل کردن مطلب می خواهیم در ادامه نگاهی به یک گزینه ی ارزان قیمت تر بیندازیم.

پیانوی دیجیتال

پیانوهای الکترونیکی، جایگزین پیانوهای واقعی هستند: پَچ های پیانوی سمپل شده یا سینتی سایز شده که در رک های سینتی سایزری یا منوی پلاگین ها دیده می شوند. اگرچه این صداها از پیانوهای واقعی برگرفته شده اند، اما در حقیقت بسیار از واقعیت پیانوی آکوستیک به دور هستند. اجازه دهید برخی از جنبه های طیفی، ایمیج و envelope را در این دیوایس ها بررسی کنیم.

اگر در بحث سینتی سایز کردن صدا مهارت داشته باشید، به خوبی می توانید طیف فرکانسی پیانو دچار تحول اساسی کنید؛ می توانید روی آن فیلتر بگذارید، صدای آن را به یک پدال دیستورشن انتقال دهید، صدا را با دیگر waveform ها ترکیب کنید و…

ایمیج یک پیانوی الکرتونیک توجه خاصی را می طلبد. شاید یکی از آشکارترین ویژگی های پیانوی الکترونیک انتشار panning هر کدام از نت هاست. هر نت از یک پچ پیانو لوکیشنی را در میدان استریو اشغال می کند که به شکل نزدیکی از پوزیشن هر کدام از کلاویه ها پیروی می کند. حالت استاندارد پیانوهای الکترونیکی این چنین است.

با محبوب شدن سینتی سایزرها و سختی استفاده از پیانوها، شاید بتوان گفت که ایمیج صوتی واقعی پیانو با این سمپل های غیر واقعی جایگزین شده است. قطعا سازندگان سمپلرهای اولیه (سمپل هایی که توسط انسان ضبط شده اند) به این نکته پی برده بودند که نت های پیانو از تمام پیانو شنیده می شود، نه یک نقطه ی دقیق در فضا. صدای پیانو قطعا از کلاویه های سفید و مشکی بیرون نمی آید.

همچنین صدای پیانو از سیم ها مستقیما و در راستای یک خط صاف به گوش ما نمی رسد؛ منشا آن نامشخص تر است. صفحه ی صدا، تمام آن یک متر مربعی که روبروی شما قرار گرفته صدا را تشکیل می دهد. هم تک نت ها و هم آکوردهای چند صدایی از صفحه ی صدا خارج می شوند و در تمام ساختار پیانو و اتاق پراکنده می شوند و در نهایت به عنوان یک میدان صوتی پیچیده که تعیین مکان دقیق نت ها در آن ممکن نیست به گوش ما می رسند.

حالا با این الگوی مسخره ی panning که در پیانوهای الکترونیک ما فراگیر شده چه باید بکنیم؟ از آن لذت ببرید! این فرصتی است که در اختیار شما قرار گرفته. پیانوهای واقعی چنین قابلیتی ندارند. آن را به نمایش بگذارید. از این راحتی پلی بک کردن سمپل ها استفاده کنید و از میدان استریو استفاده ی بهتری ببرید. افکت های مصنوعی مانند گیتارهایی که به صورت دوبل به شدت در جهت های مختلف pan می شوند، دیلی های وکال پینگ پونگ و این نوع panning در پیانوهای الکترونیکی به شما اجازه می دهند از دو اسپیکری که در اختیار دارید نهایت بهره را ببرید.
اخطار: وانمود نکنید که پیانوهای الکترونیکی همان پیانوهای آکوستیک هستند، چون واقعا این طور نیست. اگر هدف شما این است که صدای یک پیانوی واقعی داشته باشید، این الگوریتم panning تنها می تواند به عنوان یک افکت خاص مورد استفاه قرار بگیرد و هیچ شباهتی به پیانوهای واقعی ندارد. اگر گرایشات موسیقایی شما میل به ای نوع استریو ایمیج دارد، بهتر است به جای ضبط کردن یک پیانوی واقعی از همین پیانوهای الکترونیکی استفاده کنید. پیانوی الکترونیکی و پیانوی آکوستیک دو اینسترومنت مجزا هستند. شما باید اینسترومنتی را انتخاب کنید که پاسخگوی نیازهای موسیقی و میکس شما باشد.

شما همچنین با استفاده از ابزارهایی مانند LFO ها و دیگر ابزارهایی که صدا را رندومایز می کنند می توانید ایمیج صوتی متنوع تری به پیانوهای الکترونیک بدهید.

ساز مادر

پیانو امروزه هم علیرغم قیمت بالا، وزن سنگین و پیچیده های مکانیکی اش اهمیت خاص خودش را دارد. پیانو هنوز هم سازی است که بسیاری از ما با آن به آهنگسازی می پردازیم. همچنین همین ساز است که تقریبا در تمام آموزشگاه های موسیقی دیده می شود. همان طور که در این مقاله به آن اشاره شد پیانو در دنیای موسیقی پاپ که در آن از تجهیزات زیادی استفاده می شود هم جایگاه بسیار مهمی دارد. پیانو به خودی خود می تواند طیف وسیعی از صداها را تولید کند، مانند یک بانک بی نهایت از پَچ ها. شما را تشویق می کنم به این که بیشتر این ساز و اصوات آن را تجربه کنید؛ از همین ساز کارکردهای بسیاری می توانید بگیرید.

منبع recordingmag
عضویت در خبرنامه تهران ملودی
عضو خبرنامه ما شوید و مطالب و پیشنهادات ویژه ما را در ایمیل خود دریافت کنید.
نگران نباشید! هر زمان مایل باشید می‌توانید عضویت خود را لغو کنید.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 نظر
  1. ali می گوید

    بسیار کاربردی و مفید بود.
    سپاس