پنج دلیل برای اختصاص هزینه ی بیشتر به مانیتورهای استودیویی

تکنولوژی اسپیکرهای مانیتورینگ شاید تغییر زیادی نکرده باشد – در آن ها به طور کلی یک جفت درایور وجود دارد که مولکول های صوتی در فرکانس های مختلف را به صورت امواج صوتی منتشر می کنند تا گوش ما آن ها را بشنود – اما یک جفت مانیتور خوب می تواند بیشتر از هر فرد خبره ی دیگری حقایق میکس تان را به شما نشان دهد. در حالی که مانیتورهای بی کیفیت به راحتی میکس شما را به نابودی می کشانند.

تنها مشکل این است که 99 درصد مانیتورهای استودیویی فوق العاده، قیمت بسیار بالایی دارند. اما در 99 درصد مواقع این هزینه ی بالایی که پرداخت می کنید کاملا ارزشش را خواهد داشت…

1. شما برای صداقت مانیتورها هزینه می پردازید

این که یک مانیتور تا چه حدی صداقت دارد بسیار مهم است. اگر مانیتور شما نشان دهد که بیس شما کم انرژی است، شما با آگاهی از این موضوع می توانید در جهت برطرف کردن مشکل اقدام کنید.

اما اگر مانیتور شما به صدا رنگ بدهد و به شکل نادرستی بیس را اغراق کند – حالتی که در اسپیکرهای ارزان و کوچک غیر استودیویی معمولا اتفاق می افتد – شما در حین میکس شدت بیس را کاهش خواهید داد و نتیجه؟ در هر سیستم صوتی دیگری که میکس تان را پلی کنید، بیس میکس شما بسیار کم خواهد بود.

تولید کنندگان مانیتورهای استودیویی سال های زیادی را صرف طراحی اسپیکرهایشان می کنند تا پاسخگویی فرکانسی صحیحی در آن ها ایجاد شود تا به اصطلاح، مانیتورهایشان صدایی فِلَت داشته باشد.

لِول سیگنال بر حسب دسی بل (محور عمودی) در برابر فرکانس (محور افقی) را چک کنید و منحنی ایجاد شده باید در حالی که از فرکانس های پایین (بیس) به سمت فرکانس های بالا (تربل) می رود حالتی یکدست داشته باشد. هر گونه فرورفتگی در این نمودار نشان می دهد که در آن ناحیه شدت فرکانس ها کاهش پیدا می کند و هرگونه برآمدگی در نمودار نشان دهنده ی اغراق شدن شدت سیگنال در آن ناحیه است. به عنوان مثال در اسپیکرهای ارزان قیمت خانگی برآمدگی هایی در بخش بیس نمودار وجود دارد.

به ندرت می شود یک گراف پاسخگویی فرکانسی پیدا کرد که کاملا فلت و یکدست باشد اما به طور کلی هرچه شما هزینه ی بیشتری برای خرید مانیتور پرداخت کنید، گراف پاسخگویی فرکانسی مانیتور شما فلت تر خواهد بود. میزان فلت بودن پاسخگویی فرکانسی مانیتور را به راحتی و با نگاه کردن به مشخصات و اطلاعاتی که سازنده ی مانیتور فراهم می کند در خواهید یافت. و یا این که می توانید اطلاعات مربوط به پاسخگویی فرکانسی که متغیرهای مثبت یا منفی بر حسب دسی بل در آن وجود دارد (که مقدار فرورفتگی یا برآمدگی نمودار پاسخگویی فرکانسی را مشخص می کند) را چک کنید. هرچه این عدد کمتر باشد بهتر است (کمتر از 3dB خوب است).

2. شما برای پاسخگویی فرکانسی گسترده هزینه می پردازید

فاکتور بعدی، محدوده ی حقیقی فرکانس هایی است که اسپیکر می تواند آن ها را بازتولید کند و هر چه این محدوده بیشتر باشد، بهتر است. اسپیکرهای فوق العاده از پایین ترین فرکانس هایی که گوش انسان قادر به شنیدن آن ها هست (فرکانس 20Hz) تا فرکانس های بالایی که فراتر از محدوده ی شنیداری انسان می روند را تولید می کنند.

این که چرا سازندگان مانیتورها خودشان را به زحمت می اندازند تا مانیتورهایشان فرکانس هایی را تولید کند که گوش انسان قادر به شنیدن آن ها نیست موضوع پیچیده ای است، اما بعضی مهندسان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که هرچه یک مانیتور فرکانس های بالاتری را تولید کند، فرکانس هایی که گوش انسان آن ها را می شنود بهتر ادا خواهند شد. به طور خلاصه هرچه محدوده ی فرکانسی یک مانیتور بیشتر باشد، بهتر است و همان طور که حدس می زنید، هرچه این محدوده بیشتر باشد، مانیتور شما قیمت بیشتری خواهد داشت.

این هزینه ی اضافه به دو عامل اختصاص پیدا می کند که هر دوی آن ها به درایورهای مانیتور بستگی دارند؛ همان قسمت های دایره ای شکلی که فرکانس ها را به سمت شما پرتاب می کنند. هرچه پاسخگویی فرکانس های بیس مانیتور بیشتر باشد، درایور بیس بزرگ تر خواهد بود و در نتیجه سایز اسپیکر نیز افزایش پیدا می کند.

برخی اسپیکرها با وجود سایز کوچکی که دارند می توانند فرکانس های بیس عمیقی تولید کنند؛ این کار به وسیله ی متصل کردن اسپیکر به یک ساب ووفر قابل انجام است. ساب ووفرها گستره ی فرکانس های بیس را افزایش می دهند و شما می توانید ساب ووفر را بین دو اسپیکر خود قرار دهید.

یکی دیگر از ویژگی هایی که در مانیتورهای گران قیمت تر دیده می شود، وجود سه درایور بجای دو درایور است. سومین درایور معمولا یک درایور میدرنج است.

نمی خواهیم بگوییم مانیتورهای two-way میدرنج خوبی تولید نمی کنند، اما برخی مانیتورها ممکن است دارای شیبی در قسمت وسط فرکانس های میدرنج باشند و اسپیکرهای three way این مشکل را با اتصال نقاط بین درایورهای ووفر (فرکانس پایین) و توییتر (فرکانس بالا) برطرف می کنند.

پس اسپیکرهای three way تصویر کاملی را ارائه می کنند. وجود درایور سوم به این معناست که توییتر به لحاظ پاسخگویی فرکانسی با ووفر تداخل پیدا نمی کند و این یعنی میزان phasing بین این دو کاهش پیدا می کند (یعنی پیک ها و فرورفتگی های نامطلوب در پاسخگویی فرکانسی کلی اسپیکر کاهش پیدا می کند).

3. شما برای طراحی اسپیکر هزینه می پردازید

تا اینجا، اسپیکر ایده آل و گران قیمت ما باید صادق باشد و احتمالا بیش از دو درایور داشته باشد. یکی دیگر از فاکتورهایی که باید به آن توجه داشت طراحی کابینت اسپیکر و مکان قرارگیری درایور در آن است.

آن روزگاری که درایورها را در یک باکس چوبی قرار می دادند و آن را به سمت گوش شنونده هدایت می گردند گذشته است. امروزه تکنولوژی های زیادی در بخش طراحی کابینت اسپیکرها پدیدار شده است و هدف تمام آن ها دقیق تر کردن تجربه ی شنیداری و وایدتر شدن محدوده ی شنیداری تا جای ممکن است.

ابتدا راجب sweet spot صحبت می کنیم. sweet spot به محدوده ای گفته می شود که وقتی در آن محدوده به صدای یک جفت مانیتور گوش کنید، چیزی که می شنوید دقیق ترین صدای اسپیکرهاست. خیلی کلی می توان گفت sweet spot وقتی ایجاد می شود که سر شما با دو اسپیکر یک مثلث فرضی متساوی الاضلاع تشکیل دهد.

هرچه از این sweet spot یا ناحیه ی ایده آل دورتر شوید، صدای درایورها در زمان های متفاوتی به گوش شما خواهد رسید و موجب رنگ شدگی کراس اُور می شود و دقت صدایی که می شنوید کاهش پیدا می کند. پس برای رفع این مشکل، سازندگان مانیتورها محصولاتی را تولید کرده اند که sweet spot وایدتری برای اتاق های بزرگ تر داشته باشند تا افراد بیشتری بتوانند صدای ایده آل مانیتورها را بشنوند و یا خود شما که پشت مانیتور نشسته اید، آزادی بیشتری در تغییر پوزیشن تان داشته باشید.

یکی از این نوآوری ها، طراحی dual-centric یا coaxial است که در آن یک درایور – توییتر یا میدرنج – درون ووفر قرار می گیرد. این یعنی هر دوی این درایورها روی یک محور آکوستیک یا شنیداری قرار می گیرند، پس اگر شما پوزیشن تان را تغییر دهید، رنگ شدگی خارج از محور کمتری را تجربه خواهید کرد؛ به طور کلی این نوع طراحی باعث می شود محدوده ای که در آن می توانید میکس هایتان را با دقت کامل بشنوید، وسیع تر شود.

دیگر انواع طراحی کابینت ها هم می تواند در این موضوع کمک کنند، مثلا بعضی از طراحی ها سعی در پراکنده کردن و مستقیم کردن برخی فرکانس های مشخص دارند تا شدت phasing را کاهش دهند.

4. ترنزینت های بهتر و سریع تر

آخرین مولفه ای که باید راجع به آن بدانید – چون قرار است هزینه ی شما را افزایش دهد – توانایی اسپیکر در پاسخگویی ترنزینت ها می باشد. پاسخگویی ترنزینت به بیان ساده به زمانی که طول می کشد تا اسپیکر به ولتاژ صدایی که در آن ایجاد شده واکنش نشان دهد اطلاق می شود.

به مخروطی اسپیکری که در حال ارتعاش هست فکر کنید؛ آیا به حد کافی سریع واکنش نشان می دهد؟ آیا به حد کافی سریع به جای خودش باز می گردد؟ آیا بیش از اندازه واکنش نشان می دهد؟ اگر یک اسپیکر پاسخگویی ترنزینت خوب و منسجمی داشته باشد، با دقت و سرعت کافی صدا را دنبال خواهد کرد؛ در غیر این صورت دنبال کردن صدا با حالت آهسته تری انجام می شود و احتمالا اسپیکر در ولوم های بالا شروع به دیستورت کردن صدا کند، چرا که مخروطی اسپیکر تحرک بیش از اندازه ای خواهد داشت.

این یعنی در مانیتورهای گران قیمت، مخروطی اسپیکر از متریال های بادوام، مستحکم و گران قیمت ساخته می شود. همین موضوع در مورد کابینت اسپیکرهایی که با متریال های مستحکم ساخته می شوند هم صدق می کند تا بدنه ی اسپیکر ارتعاش نداشته باشد و ایجاد رزونانس نکند؛ کابینت اسپیکر هم می تواند به پاسخگویی ترنزینت کمک کند.

استفاده از استند اسپیکر یا ایزولاتور اسپیکر (یا یک جفت پد لاستیکی که زیر اسپیکرها قرار می گیرد) می تواند در کاهش ارتعاش بدنه ی مانیتور اثر مثبتی داشته باشد.

5. اتاق شما ممکن است کیفیت نامطلوبی داشته باشد

در نهایت به موضوعی می رسیم که باید یک مقاله ی مجزا به آن اختصاص داد، اما به طور خلاصه می خواهیم بگوییم صرف نظر از این که اسپیکرهای شما چقدر دقیق باشند، اتاق شما می تواند در کیفیت مانیتورینگ شما تداخل ایجاد کند، چرا که صدایی که از اسپیکرها خارج می شود به دیوارها اصابت می کند و در زمان های متفاوتی به شما باز می گردد.

مانیتورهای نیرفیلد به طور گسترده ای بر این مشکل غلبه می کنند، چرا که این مانیتورها به شکلی طراحی می شوند که در فاصله ی نزدیک نسبت به شنونده مورد استفاده قرار بگیرند، پس انعکاس های صدای اتاق نقش کمتری در صدای نهایی خواهد داشت. وقتی از مانیتورهای سایز متوسط یا بزرگ تر استفاده می کنید، باید در اتاق بزرگ تری قرار داشته باشید و در این حالت آکوستیک اتاق تاثیر بیشتری روی صدایی که می شنوید خواهد داشت.

برخی از اسپیکرها مانند سری The Ones از جنلک با بهره گیری از سیستم های کالیبراسیون داخلی بر این مشکل غلبه می کنند؛ این سیستم های کالیبراسیون به وسیله ی ارسال مجموعه ای از فرکانس ها و سپس مانیتور کردن انعکاس هایی که به اسپیکر می رسد، به صدای اتاق گوش می دهند و سپس خودشان را بر اساس انعکاس ها تنظیم می نمایند – این تنظیمات شامل پاسخگویی EQ و کاراکتر صدای مانیتور می باشد – تا با توجه به صدادهی اتاق، به شکل دقیقی صدای موزیک را به گوش شما برسانند. این ویژگی هم برای شما هزینه برمی دارد، اگرچه این تکنولوژی در مانیتورهای ارزان قیمت تر مانند اسپیکرهای IK iLoud MTM و سیستم اصلاح اتاق ARC از همین کمپانی دیده می شود.

پس دقت، پاسخگویی فرکانسی، ارتباط phase، درایورهای خوب، طراحی و سیستم کالیبراسیون مواردی هستند که موجب افزایش قیمت مانیتورها می شوند. شما برای تجربه ی مانیتورینگ باکیفیت نیاز دارید صداها را با صداقت تمام بشنوید. و زمانی که چنین مانیتورینگی در اختیار شما قرار بگیرد تنها سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که: آیا می توانید حقیقت را تحمل کنید؟