راهنمای فنی خرید سیستم برای موزیک پروداکشن
خرید یک سیستم جدید کار بسیار سخت و البته یک هنر است. از یک طرف تنوع (و گاهی کمیاب بودن) قطعات و از طرفی قیمتهای بسیار متنوع و اولویتهای مختلف باعث بروز یک سری چالشهای فنی جذاب میشود. به عنوان مثال خرید لپتاپ یا کامپیوتر دسکتاپ، خرید Mac یا PC. انتخاب AMD یا Intel. کارت صدای داخلی یا خارجی و … .
در این مقاله میخواهیم شما را در خرید چنین سیستمی راهنمایی کنیم. شاید بترسید و بگویید این کار از عهدهٔ من خارج است. نکته اینجاست که خیلی هم سخت نیست. فقط باید کمی مطالعه و تحقیق کنید. هر جا سوالی داشتید در فرومهای فارسی بپرسید، قطعاً راهنمایی لازم را در اختیار شما قرار میدهند. بهترین حالت این است که از یک دوست آشنا با کامپیوتر کمک بگیرید تا این کار را با دقت بالایی برای شما انجام دهد.
چه بخریم؟
برای آشنایی با عملکرد دقیق سختافزار کامپیوتر راه درازی در پیش دارید ولی خبر خوشحالکننده این است که برای خرید یک سیستم جدید نیازی به این سطح از جزییات نیست. کافی است ترتیب مولفههای یک سیستم، سازگاری آنها با هم و انتخاب قطعات بعدی بر مبنای آن مولفهها را در نظر بگیرید و موقع خرید، اولویتها و آیندهنگری و جیبتان را در نظر بگیرید. به عنوان مثال اگر مادربردی با سوکت AM4 بخرید کاربردی برای پردازندههای اینتل نخواهد داشت یا بالعکس بهترین مادربرد با سوکت 1151 کاربردی برای پردازندههای AMD ندارد.
AMD یا INTEL
پردازنده مغز کامپیوتر است. تمام محاسبات در این قطعهٔ کوچک صورت میگیرد. صادقانه بگویم انتخاب پردازنده سختترین تصمیم در خرید کامپیوتر است.
اینتل تا پیش از معرفی معماری Zen از سوی AMD، یکهتاز بازار پردازندهها بود و به خاطر اینکه رقیبی نداشت دلیلی نمیدید تکنولوژی جدیدی معرفی کند. صرفاً با کمی تغییر و عوض کردن سوکت، نسل بعدی پردازندههایش را معرفی میکرد! این داستان ادامه داشت تا وقتی که AMD با معماری ZEN از راه رسید. این شرکت با ارائه تکنولوژی جدید، اینتل را به تکاپو انداخت. بخش زیادی از مشتریان اینتل به خاطر عملکرد بهتر AMD و قیمت منصفانهتر آن به ای ام دی کوچ کردند. ای ام دی با اینکه دیرتر از اینتل شروع کرد لیتوگرافی ۷ نانومتر را برای پردازندههای خود معرفی کرد این در حالی است که اینتل تا سال ۲۰۲۱ برنامهای برای این کار ندارد و همچنان پردازندههای خود را بر پایهٔ لیتوگرافی ۱۴ نانومتر عرضه میکند.
اینتل در پردازش تکهستهای عملکرد بهتری دارد و از این رو برای گیمرها انتخاب بهتری است؛ چون بیشتر بازیها طوری برنامهنویسی شده است که به پردازش تکهستهای نیاز دارند. ولی برای افرادی که با نرمافزارهای آهنگسازی و تدوین سروکار دارند که اکثراً به پردازش چند هستهای نیاز دارند AMD انتخاب بهتری است. بزرگترین عیب اینتل این است که زود به زود سوکت پردازندههای خود را عوض میکند و کاربران را مجبور میکند برای ارتقاء پردازنده، مادربرد جدید بخرند پشتبندِ آن ممکن است سازگاری بقیهٔ قطعات مثل رم دستخوش تغییر شده و حتی مجبور به خرید قطعات بیشتری شوید. از طرفی AMD شدیداً در برابر تغییر سوکت مقاومت میکند. ای ام دی پردازندههای جدید را تا جایی که راه داشته باشد با سوکت قبلی عرضه میکند تا کاربران مجبور به خرید مادربرد جدید نباشند. به عنوان مثال اگر مادربردی با سوکت AM4 داشته باشید به راحتی میتوانید از پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن و حتی پردازندههای جدید ۴۰۰۰ استفاده کنید.
از طرفی اینتل طبق گفتهها گرمای کمتری از AMD تولید میکند بنابراین نیازی به خرید فنهای جدید نیست. همان فن استوک به خوبی جواب میدهد. اینتل مصرف برق کمتری از ای ام دی دارد. دستِ دومِ آن فروش بهتری در بازار ایران دارد. موجودی بهتری در ایران دارد. از آن طرف گارانتی ندارد. پردازندههای ای ام دی گارانتی دارند ولی قیمتی که در ایران عرضه میشود منصفانه نیست. اینتل به همراه خودش فن ندارد که بعداً باید یک فن مناسب هم برای آن خریداری کنید.
به اعتقاد من ای ام دی ارزش خرید دارد؛ چون به اندازهٔ پولی که میدهید امکانات میخرید و جا برای ارتقاء در آینده باز هست. البته نکتهای که در مورد گرمای زیاد پردازندههای AMD گفته شد مربوط به پردازندههای قدیمی ای ام دی (مثل Phenum) است که در پردازندههای جدید، تا حد زیادی برطرف شده است. البته این را هم در نظر بگیرید که هستههای بیشتر و فرکانس بالاتر، خواهناخواه گرمای هر پردازندهای را بالا میبرد.
به هر روی ترجیح ما AMD است و اگر خواستید بخرید، از سری رایزن بخرید. Ryzen 5 3600 یکی از بهترین پردازندههای ای ام دی است که در بنچمارکهای مختلف امتیاز بالایی کسب کرده و حتی در برخی از تستها، عملکردی به مراتب بهتر از Intel Core i7 نشان داده است. طبق گفتهٔ AMD پردازندههای سری ۴۰۰۰، آخرین نسل معماری ZEN خواهند بود که با سوکت AM4 عرضه خواهند شد. به احتمال زیاد در سری ۵۰۰۰ رایزن که تفاوت عملکرد آن با خانوادهٔ ۳۰۰۰ و ۴۰۰۰ بالاست سوکت جدیدی معرفی خواهد شد (در نظر بگیرید که این تعویض سوکت برخلاف اینتل بعد از چند نسل اتفاق افتاده است).
به هر روی با خرید یک رایزن ۳۰۰۰ تا چندین سطح از پردازندههای مختلف را میتوانید تجربه کنید. اگر خیلی آدم ایدهآلگرایی هستید و پول خیلی برای شما مسئلهساز نیست پیشنهاد میکنیم تا عرضهٔ سری ۵۰۰۰ صبر کنید و مادربردی با سوکت سازگار با آن بخرید. برای علاقهمندان اینتل (که البته برای موزیک پروداکشن توصیه نمیکنیم)، به کمتر از i5 راضی نشوید. I7 انتخاب بهتری است و از همه بهتر سری i9 که بالاترین عملکرد را در اختیار شما قرار میدهد. در مورد فرکانس پردازنده، نباید کمتر از ۳ گیگاهرتز باشد. اینتل، اغلب پردازندههای خود را به صورت ضریب بسته ارائه میدهد که یعنی قابلیت اورکلاک ندارد؛ در حالی که AMD بیشتر پردازندههایش ضریب باز و قابل اورکلاک هستند. همچنین اینتل فقط در مدلهای رده بالا قابلیت Hyper Threading را ارائه میدهد ولی در پردازندههای AMD حتی مدلهای پایین هم این قابلیت را دارند. با تکنولوژی هایپرتردینگ، تعداد هستههای پردازنده به صورت مجازی افزایش مییابد و سرعت انجام عملیات موازی افزایش پیدا میکند.
مادربرد چه بخریم
مادربرد زیربنای کامپیوتر است؛ یعنی جایی که تمام قطعات روی آن سوار میشود. یک ساختمان اگر خوب پی ریزی نشود طبقات مختلف آن در معرض خطر قرار میگیرند. یک مادربرد اگر به خوبی عمل برقرسانی را انجام ندهد، اگر فرکانس بالای رم را پشتیبانی نکند، اگر اسلاتهای آن کیفیت پایینی داشته باشد، شما را دچار مشکل میکند؛ کمترین مشکلش این است که نمیتوانید از حداکثر بازدهی قطعات استفاده کنید؛ مثلاً اگر مادربردی بخرید که نهایتاً از رم 2600 مگاهرتز پشتیبانی میکند با هیچ تکنیکی نمیتوانید از تمام ظرفیت یک رم ۳۲۰۰ مگاهرتز استفاده کنید و این یعنی هدر رفتن پول!
بعد از CPU مادربرد مهمترین قطعه در خرید کامپیوتر است. مادربرد به ارتقاءپذیری سیستم کمک شایانی میکند؛ بنابراین باید در انتخاب خود دقت کافی داشته باشید و حتی اگر لازم است کمی بیشتر هزینه کنید تا در آینده مجبور به خرید یک مادربرد جدید نباشید.
در مورد کیفیت مادربرد، سه برند گیگابایت، ایسوس و MSI در صدر هستند. برخی از مدلهای دیگر مانند ازراک و بایوستار هم وجود دارند که در ردههای بعدی قرار میگیرند.
با توجه به سوکتِ پردازنده، مادربرد مناسب را انتخاب کنید. در خرید مادربرد به فرم فاکتور آن توجه کنید. سه نوع فرم فاکتور داریم: ATX, micro ATX و mini ATX.
در درجهٔ اول به کیس خود توجه کنید که فرم فاکتور آن چیست چون ممکن است کیس شما سازگار با مادربردهای ATX نباشد. پیشنهاد ما این است که به خاطر خرید یک کیس جدید، تن به خرید مادربردهای مینی ATX ندهید. چرا؟ چون هر چه اندازهٔ مادربرد کوچکتر باشد، فاصلهٔ قطعات آن نزدیکتر و در نتیجه گردش هوا کمتر و گرمای قطعات بیشتر خواهد شد که مسلماً به افزایش سرعتها فن، مصرف بیشتر انرژی، استهلاک بیشتر قطعات و سروصدای بیشتر سیستم منجر میشود.
پیشنهاد ما خرید مادربردهای ATX است که به اندازهٔ کافی فضا برای فاصله گرفتن قطعات از هم دارند. علاوه بر این، مادربردهای کوچک بیشتر از دو اسلات برای رم ندارند و این موضوع، جا برای افزایش مقدار رم در آینده را میگیرد یا لااقل مجبور میشوید رمهای جدید با حجم بیشتر بخرید. همچنین امکان نصب برخی از کارتهای گرافی بزرگ را از دست میدهید. نمیتوانید کراس فایر کنید (یعنی از دو کارت گرافیک کنار هم استفاده کنید). بله، برای شما که یک موزیک پرودیوسر هستید این چیزها اهمیتی ندارد ولی شاید روزی لازم شود! نکته اینجاست که با اختلاف قیمت کمی میتوانید یک مادربرد ATX بخرید و حتی اگر مجبور شوید برای این مادربرد یک کیس جدید بخرید باز هم ضرر زیادی نکردهاید.
رم (حافظهٔ کامپیوتر)
چند نوع رم در بازار وجود دارد: DDR2, DDR3, DDR4. رمهای DDR2 و اخیراً رمهای DDR3 به تدریج از دور خارج شدهاند. در حال حاضر خرید رمهای DDR4 آیندهنگرانهتر است. متاسفانه رمها برخلاف درگاههای PCI Express از نوع Backward compatible نیستند؛ یعنی وجود شیار DDR4 روی مادربرد به معنی این نیست که میتوانید از رمهای نسل پایین DDR3 یا DDR2 استفاده کنید. رم DDR3 فقط به شیار DDR3 میخورد و رم DDR4 فقط به شیار DDR4. بنابراین در خرید مادربرد توجه کنید که اسلات DDR4 داشته باشد. (اکثر مادربردهای جدید این ویژگی را دارند).
رم بعد از CPU یکی از مهمترین قطعاتی است که به راحتی میتواند عملکرد سیستم را بهبود ببخشد. به عنوان مثال اضافه کردن ۴ گیگ رم به سیستمی که حافظه کم آورده تاثیر چشمگیری روی سرعت آن دارد. خوشبختانه قیمت این قطعه مثل سایر قطعات بالا نیست و به راحتی میتوانید بهبود چشمگیری در عملکرد سیستم ایجاد کنید.
در خرید رم به چند نکته دقت کنید: حجم، فرکانس و تأخیر.
حجم رم این روزها نباید کمتر از ۸ گیگ باشد. بیشتر از ۳۲ گیگ هم بیشتر برای کار تدوین ویدیویی به درد میخورد. حجم ۱۶ گیگ انتخابی ایدهآل برای موزیک پروداکشن است. در خرید رم این سوال پیش میآید که مثلاً دو تا ۸ گیگ بخرم، ۴ تا ۴ گیگ یا یک ۱۶ گیگ؟ جواب این سوال بستگی به پشتیبانی مادربرد و پردازندهٔ شما از دوال چنل یا فور چنل دارد. اگر مادربرد و پردازندهٔ شما از قابلیت دوال چنل پشتیبانی کند (که اغلب مادربردهای میانردهٔ امروزی این قابلیت را دارند)، بهتر است ۲ تا ۸ گیگ بخرید تا پهنای باند دو برابر شود. اگر مادربرد و پردازندهٔ شما از فور چنل پشتیبانی کند (که بیشتر در مادربردها و پردازندههای گرانقیمت و رده بالا وجود دارد) از چهار رم ۴ گیگ استفاده کنید.
برای اینکه دو رم به صورت دوال چنل بسته شوند باید فرکانس، حجم و ترجیحاً برند یکسانی داشته باشند. یعنی مثلاً دو رم کورسیر با فرکانس ۳۲۰۰ و حجم ۸ گیگ. در غیر این صورت فرکانس رمها به میزان کمترین فرکانس کاهش پیدا میکند. رمهای دوال چنل را معمولاً به صورت 2×8, 2×16, 2×4 مینویسند و جلوی آن از عبارت Dual Channel استفاده میکنند.
بیشتر مادربردهای امروزی حداقل تا ۶۴ گیگ رم پشتیبانی میکنند. در برخی از مادربردها تا ۱۲۸ گیگ و ۲۵۶ گیگ رم نیز قابل استفاده است. از آنجایی که این میزان رم در کاربردهای خانگی کاربردی ندارد موضوع نگرانکنندهای نیست و میتوان در خرید مادربرد توجهی به آن نداشت. تقریباً هر مادربردی جدیدی که انتخاب کنید تا ۶۴ گیگ را به راحتی پشتیبانی میکند.
موضوع بعدی در خرید رم، فرکانس آن است. هر چه فرکانس بیشتر باشد سرعت رم بیشتر میشود. هنگام خرید رم به سازگاری مادربرد و پردازنده توجه کنید. به عنوان مثال اگر حداکثر فرکانس قابل قبول برای پردازندهٔ شما ۲۰۰۰ مگاهرتز باشد، خرید یک رم با فرکانس بالاتر از ۲۰۰۰ تغییری در سرعت آن ایجاد نمیکند. حتی اگر ۳۲۰۰ هم بخرید، پردازنده بیشتر از ۲۰۰۰ نمیتواند از آن بهرهبرداری کند. در واقع پول چیزی را دادهاید که از آن استفاده نمیکنید. یا اگر پردازندهٔ شما از ۲۰۰۰ مگاهرتز پشتیبانی کند ولی مادربرد نکند باز هم نمیتوانید از حداکثر سرعت پردازنده بهره ببرید.
به این نکته نیز توجه داشته باشید که هرچه میزان فرکانس بالاتر رود میزان تفاوت آن با فرکانس پایینتر کمتر میشود. به عنوان مثال اختلاف سرعت ۲۰۰۰ مگاهرتز و ۱۳۳۳ خیلی زیاد است ولی همین اختلاف برای ۳۲۰۰ و ۳۶۰۰ یا ۴۰۰۰ چشمگیر نیست. در حال حاضر بهترین انتخاب رم برای افرادی که دنبال اورکلاک نیستند ۳۲۰۰ مگاهرتز است. بیشتر از این مقدار تأثیر چندانی روی سرعت ندارد ولی تأثیری زیادی روی قیمت آن دارد! بعلاوه هرچه فرکانس رم بیشتر شود، ناپایداری و ناسازگاری آن و البته گرمای تولیدی آن بیشتر میشود.
موضوع دیگر در خرید رم میزان تأخیر آن است. در مشخصات رم معمولاً عبارتی مثل CL16 یا CL15 وجود دارد. حالا وارد بحث فنی نمیشویم ولی این مشخصه به صورت خلاصه بیانگر سرعت دسترسی به دادههاست و هرچه کمتر باشد بهتر است. البته هرچه فرکانس بیشتر شود تأخیر آن بیشتر میشود. با در نظر گرفتن نکتهای که در مورد تفاوت اندک فرکانسهای بالای رم گفتیم سعی کنید حد میانی فرکانس مثلاً ۳۲۰۰ را انتخاب کنید و بین دو رم با فرکانس یکسان آن موردی را انتخاب کنید که تأخیر کمتری داشته باشد. مثلاً بین 3200 CL16 و 3200 CL15 قطعاً CL15 برتر است چون سرعت دسترسی بیشتری دارد. اختلاف بین CL18 و CL14 خیلی بیشتر از اختلاف فرکانس 3000 و 3200 است؛ بنابراین روی این مشخصه مانور بیشتری بدهید.
هارد
همهٔ ما با هاردهای سوزنی آشنا هستیم. این هاردها کم کم قدیمی شده و از دور خارج شدهاند؛ با این حال ممکن است به خاطر قیمت بالای هاردهای SSD هنوز آمادگی لازم برای ترک این هاردها را نداشته باشیم. در هر حال اگر خواستید هارد سوزنی بخرید به کمتر از 7200RPM تن ندهید. سرعت پایینتر، شما را معطلِ اجرای برنامهها و کپی فایلها میکند.
اگر میخواهید سرعت اجرای نرمافزارها از جمله DAW بیشتر شود، سرعت لود سیستمعامل از چند دقیقه به زیر یک دقیقه کاهش پیدا کند و به طور کلی متابولیسم کامپیوتر شما به جریان بیفتد، چارهای جز خرید هاردهای SSD ندارید. هاردهای SSD برخلاف هاردهای سوزنی عملکرد مکانیکی نداشته و ساختار ذخیرهسازی اطلاعات در آن مثل رم است.
جدیدترین نسل هاردهای SSD، هاردهایی با تکنولوژی NVME هستند که اغلب تحت عنوان هاردهای M.2 شناخته میشوند. البته M.2 فقط به نوع کانکتور ارتباطی هارد اشاره دارد. چیزی که تفاوت سرعت بین دو هارد SSD ایجاد میکند نوع تکنولوژی به کار رفته در آن است. در هنگام خرید هاردهای SSD به سرعت خواندن و نوشتن و سرعت دسترسی تصادفی توجه کنید و همچنین به عمر قطعه و حداکثر تعداد دفعاتی که میتوانید روی آن عمل خواندن و نوشتن انجام دهید.
فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که با جستجو در اینترنت و بررسی بنچمارکها میتوانید به دست آورید. در حال حاضر برندهایی مثل سامسونگ، ای دیتا، کروشیال، کورسیر و وسترن دیجیتال در صدر تولیدکنندگان هاردهای SSD هستند.
سایر قطعات
در خرید سیستم برای موزیک پروداکشن، چهار جزء اصلی، نقش حیاتی در سرعت سیستم ایفا میکنند: پردازنده، رم، مادربرد و هارد. برای مصارف گیم و ویرایش تصویر و ویدیو یا کارهای تری دی، کارت گرافیک اهمیت فوقالعادهای دارد که موضوع بحث ما نیست. یک موزیک پرودیوسر حتی میتواند با یک پردازنده که گرافیک داخلی دارد کارش را جلو ببرد؛ به عنوان مثال AMD Ryzen 5 3400G (علامت G یعنی گرافیک) دارای گرافیک داخلی vega 11 است که یکی از قویترین OnChip VGA ها محسوب میشود و به خوبی برای مصارف موزیک پروداکشن کفایت میکند. در هر حال اگر پردازندهٔ شما گرافیک داخلی نداشت میتوانید از همان کارت گرافیک قدیمی یا یک کارت گرافیک ساده و حتی دست دوم برای کار راه اندازی استفاده کنید. کارت گرافیک کاربرد زیادی در موزیک پروداکشن ندارد.
برای قطعات دیگری مثل کیس، منبع تغذیه، صفحه کلید، ماوس و مانیتور به خاطر اینکه سلیقهای هستند و تأثیر چندانی روی سرعت سیستم ندارند به صورت خلاصه پیشنهاداتی ارائه میدهیم:
منبع تغذیه
مهمترین موضوع در خرید منبع تغذیه، تناسب توان آن با قطعات سیستم است. انتخاب منبع تغذیه را بگذارید آخر کار. مجموع توان قطعات سیستم را جمع بزنید و متناسب با آن پاور یا منبع تغذیه بخرید. در محاسبهٔ توان فکر آینده را هم بکنید. سایتهایی مثل newegg برای این موضوع به شما کمک میکنند. پیشنهاد ما این است که مصرف قطعات شما هرچقدر هست، منبع تغذیه را کمی با توان بیشتر انتخاب کنید تا در آینده اگر قطعهٔ دیگری به سیستم اضافه کردید مجبور به خرید یک منبع تغذیه جدید نشوید. برای مصارف معمولی پاوری با توان ۶۵۰ یا ۸۰۰ پاسخگوی بسیاری از نیازهاست. اگر پول بیشتری داشتید مدلهای ۱۲۰۰ یا ۱۵۰۰ خیال شما را از بابت ارتقاء پذیری سیستم در آینده راحت میکند. این پاورها قویترین سیستمهای کامپیوتری را ساپورت میکنند.
دو موضوع دیگر در خرید منبع تغذیه قابل ذکر است:
اولاً ماژولار یا غیرماژولار بودن آن و دیگری بهرهوری. در پاورهای غیرماژولار، همهٔ کابلها به صورت ثابت از منبع تغذیه بیرون آمده و همهٔ آنها حتی اگر لازم نباشد باید داخل کیس رها شوند. در انواع ماژولار به راحتی میتوانید کابلها را از دو طرف آزاد کنید و فقط کابلهای لازم را داخل کیس داشته باشید. نوع دیگری هم وجود دارد به اسم نیمهماژولار که فقط یک سری کابلهای اصلی به آن متصل است و بقیه را باید جداگانه وصل کنید. اگر پاور را از نوع ماژولار یا نیمهماژولار انتخاب کنید، کیسی انتخاب کنید که فضای کافی برای اتصال کابلها به پاور داشته باشد. بعضی از کیسها فضای پشت پاوری کمی دارند و هر بار که میخواهید کابلی متصل کنید باید پاور را از جا در بیاورید یا مجبور شوید کابلها را به زور در پشت آن جا بدهید که این موضوع باعث آسیب دیدن سوکتها و کابلهای برقرسانی میشود.
نکتهٔ بعدی بهرهوری پاور است. امروزه بیشتر پاورها استاندارد 80plus را دارند. این استاندارد بیانگر این است که منبع تغذیه چه مقدار از توان اسمی را واقعاً تولید میکند. سعی کنید منبعتغذیهای بخرید که حداقل استانداردِ طلایی 80plus را داشته باشد. پلاتینیوم و تیتانیوم دو استاندارد بالاتر هستند که تیتانیوم بالاترین سطح آن به شمار میرود. خوشبختانه برند ایرانی گرین، پاورهایی با استاندارد پلاتینیوم به بازار عرضه کرده است که از کیفیت بسیار خوبی برخوردار هستند. در بین پاورهای خارجی که قیمتی به مراتب بالاتر از نمونههای ایرانی دارند میتوانیم به کورسیر و بعد از آن به کولرمستر اشاره کنیم. قیمت مدلهای خارجی مخصوصاً برای برند کورسیر حداقل دو تا سه برابرِ نمونههای داخلی است و به شدت در بازار ایران کمیاب هستند؛ ضمن اینکه گارانتی آنها به گارانتی ۱۰ سال گرین نمیرسد. (گرین برای نوشتن این مطلب به ما پول نداده! وظیفه میدانیم که از محصول خوب ایرانی تعریف کنیم.)
کیس
کیس، محل زندگی قطعات شماست. کیسها به لحاظ اندازه در دستهبندیهای مختلفی مثل Full Tower و Mid Tower و Mini Tower قرار میگیرند. پیشنهاد ما خرید کیس Mid Tower و از آن بهتر Full Tower است. هر چه فضای کیس بیشتر باشد امکان نصب مادربردها و کارتهای گرافیک بزرگ روی آن فراهمتر است. به عنوان مثال، مادربردهای ATX روی کیسهای مینی تاور قابل نصب نیستند و برای آن حداقل به یک کیس مید تاور نیاز دارید. بعلاوه فضای زیاد کیس باعث گردش هوای بهتر، تولید گرمای کمتر، کارکرد فنها با سرعت پایینتر و مصرف انرژی و سروصدای کمتر خواهد شد. کیس بزرگ فضای بیشتری برای مدیریت کابلها و نصب فنهای جدید در اختیار شما قرار میدهد. تنها مشکل کیسهای Full Tower وزن و اندازهٔ زیاد آنهاست که چیزی بیشتر از 9 کیلو وزن دارند.
همچنین در خرید کیس به درگاههای خروجی آن (چه در قسمت جلو و چه عقب) توجه کنید. موزیک پرودیسورها به خاطر اتصال تجهیزات مختل USB مثل میکروفونها، میدی کنترلرها و سازها به پورتهای USB بیشتری نیاز دارند. طبیعتاً هر چه این درگاهها بیشتر باشد آسودگی بیشتری خواهید داشت.
مانیتور
مانیتور همیشه به عنوان یک جزء سلیقهای در خرید سیستم مطرح است ولی وقتی دقیقتر میشویم آن را یکی از تجهیزات مهم کاری خود میبینیم که اتفاقاً ارتباط زیادی با چشم و سلامتی ما دارد. وقتی بحث سلامتی مطرح میشود حتی صندلی و میز هم اهمیت پیدا میکند.
یک قاعدهٔ کلی وجود دارد و آن این است که هرچه اندازه و رزولوشن مانیتور بیشتر باشد فضای کاری بیشتری برای باز کردن پنجرههای مختلف کنار هم خواهید داشت و این باعث افزایش بهرهوری خواهد شد؛ به جای اینکه DAW را مینیمایز کنید تا پنجرهٔ Explorer را ببینید، همزمان کنار آن باز میکنید. این موضوع به خصوص در محیط DAW که با پلاگینهای مختلفی سروکار دارید اهمیت زیادی دارد. شاید بخواهید چندین پلاگین را همزمان کنار هم استفاده کنید. این کار قطعاً در مانیتورهای کوچک دردسرساز است.
پیشنهاد ما خرید مانیتوری با حداقل ۲۴ اینچ سایز و حداقل رزولوشن ۱۰۸۰p (اصطلاحاً HD) است. اگر کارت گرافیک قویتری داشتید که از رزولوشن خروجی بالاتری برخوردار بود خرید مانیتور ۲۷ با رزولوشن 1444p انتخاب بهتری است. همچنین به نوع پنل مانیتور دقت کنید. مانیتورهایی با پنل TN که قدیمی هستند زاویهٔ دید کمی دارند، رنگها را خیلی زنده و شفاف نشان نمیدهند ولی در استفادهٔ بلندمدت فشار کمتری به چشم وارد میکنند. پنلهای IPS نسل جدید پنلهای LCD هستند که رنگها را بسیار شفافتر و زندهتر نشان میدهند و زاویهٔ دید عالی دارند. ولی مشکلشان این است که در استفادهٔ طولانی مدت به خاطر نور زیادی که ساطع میکنند فشار بیشتری به چشم میآورند؛ البته در برخی از مانیتورهای مجهز به تکنولوژی Eye Care، نور آبی ساطع شده کاهش پیدا کرده و با این روش ضرر کمتری به چشم وارد میشود (همهٔ مانیتورها ضرر دارند بحث روی کم و زیادِ آن است!).
نوع دیگری از پنلها به نام VA وجود دارد که حد مابین TN و IPS هستند. این مانیتورها ترکیب ویژگیهای خوب دو مانیتور TN و IPS را با هم دارند ولی در هیچ یک از ویژگیها به اندازهٔ TN و IPS قوی نیستند؛ یعنی به اندازهٔ TN فشار کمتری به چشم وارد نمیکنند و به اندازهٔ IPS رنگهای شفافی ندارند. به هر روی تکنولوژی در حال پیشرفت است و نمیتوان با قطعیت در مورد مشکلات مانیتورها صحبت کرد. شاید تمام ایراداتی که اینجا گفتیم چند سال دیگر با ظهور تکنولوژی جدیدتر برطرف شود. یکی سری فاکتورهای دیگر مثل میزان تأخیر نمایش نیز وجود دارد که به خاطر کم اهمیت بودن در بحث موزیک پروداکشن به آن نمیپردازیم. نرخ بروزرسانی مانیتور و نسبت کنتراست هم هرچه بیشتر باشد بهتر است. بروزرسانی سریعتر مانیتور، فشار کمتری به چشم وارد میکند؛ علتش این است که صفحه با سرعت بیشتری رفرش میشود و مغز پردازش کمتری انجام میدهد.
صفحهکلید و ماوس
وقتی میخواهید حرفهای خرید کنید حتی قطعاتی مثل صفحهکلید و ماوس هم اهمیت پیدا میکنند. چه حسی به شما دست میدهد وقتی دکمهٔ صفحه کلید پایین گیر کند یا موقع اسکرول صفحه، با مشکل پرش ماوس مواجه شوید؟
در مورد ماوس گول لیزری و نوری را نخورید؛ در حال حاضر به جز قیمت تفاوت زیادی با هم ندارند؛ حتی بعضی از ماوسهای نوری از مدلهای لیزری بهتر عمل میکنند. دکمههای جانبی بسته به موقعیت آنها کاربرد زیادی دارند؛ مثلاً میتوانید دکمهای را برای اجرای یک برنامه تعریف کنید و دکمهای را برای بستن پنجرهٔ فعلی. مهمترین ویژگی ماوس غلطک آن است که متأسفانه در بیشتر ماوسها حتی مدلهای بالا بعد از مدتی با مشکل پرش ماوس مواجه میشوند.
با اینکه دوست نداریم محصولات اپل را معرفی کنیم (چون قیمتشان سر به فلک میکشد)، در این مورد خرید مجیک ماوس اپل را پیشنهاد میکنیم که برای همیشه خیال شما از بابت نفوذ گرد و خاک و مشکل اسکرول راحت شود. برای صفحهکلید هم اپل را پیشنهاد میکنیم؛ کیفیت واقعاً متفاوتی دارد.
با این حال در مورد صفحهکلید تنوع زیادی وجود دارد که با توجه به نیاز خود میتوانید مورد مناسب را خریداری کنید. پیشنهاد میکنیم برای استفادهٔ طولانی مدت از صفحهکلیدهای سیمی استفاده کنید و اگر خواستید از مدلهای بیسیم بخرید نوعی بخرید که باتری آن قابل شارژ باشد و نیاز به خرید باتری قلمی و نیمقلمی نداشته باشد. اگر عمر صفحهکلید و بازخورد دکمههای آن برای شما اهمیت دارد از صفحهکلیدهای مکانیکی با سوئیچهای Cherry MX استفاده کنید. انواع مختلفی از این سوئیچها وجود دارد که با جستجو در اینترنت میتوانید در مورد آنها اطلاعات کسب کنید. ویکیپدیا به صورت خلاصه اطلاعات خوبی به شما میدهد.