شش استراتژی برای کنترل میدرنج در میکس های شلوغ

ایجاد میدرنج بالانس در یک قطعه، یکی از مهمترین چالش های میکس است. مخصوصا پرودوسرهای تازه کار در این بخش با مشکل مواجه می شوند. محدوده ی فرکانسی بسیاری از سازها در این بخش روی هم می افتد و برای ایجاد فضا در میکس باید چاره ای اندیشیده شود. رزونانس های نامطلوب اتاق هم کار را بیش از پیش پیچیده می کند. وقتی با یک تنظیم شلوغ و تعداد ترک های بالا مواجه هستید – که در ضبط های دیجیتال بسیار اتفاق می افتد – مشکلات میدرنج به راحتی می توانند از کنترل شما خارج شوند.
وضوح میدرنج یکی از آن فاکتورهایی است که می تواند یک میکس فوق العاده را از یک میکس معمولی متمایز کند، به خاطر همین است که بسیاری از آرتیست هایی که خودشان کارهایشان را تنظیم می کنند در میکس نهایی از یک مهندس میکس حرفه ای استفاده می کنند. اگر نمی توانید از یک مهندس میکس حرفه ای استفاده کنید راه هایی برای شما وجود دارد که بتوانید یک میکس شلوغ را به نتیجه ی دلخواهتان برسانید. کلید دستیابی به وضوح صدا در یک روش حساب شده نهفته است، روشی که در آن هیچوقت از تصویر کلی نباید غافل شد. در ادامه استراتژی هایی را با شما در میان خواهیم گذاشت که در مواقعی که میکس هایتان به مشکل خورده اند به شما کمک خواهند کرد.

۱- مهمترین المان ها را مشخص کنید

در حالی که آرتیست ها و پرودوسرها معمولا به تمام المان های موزیک هایشان تعلق خاطر دارند، اما اگر واقع بین باشیم تنها چند پارت در هر قطعه ی موسیقی وجود دارد که نقشی حیاتی و مرکزی دارند. حتی در یک تنظیم شلوغ، لازم نیست تمام المان ها در جلوی میکس قرار بگیرند و برجسته شوند. تصمیم گیری در رابطه با این که چه المان هایی ضروری هستند اولین قدم در بهبود وضوح میکس است.
مهم نیست تنظیم شما چقدر شلوغ است، به طور کلی گوش شنونده ی شما در هر لحظه تنها قادر به تمرکز روی چند المان است. سعی کنید سه تا پنج ساز اصلی یا تم هایی که اسکلت تنظیم را شکل می دهند را پیدا کنید. این المان ها شاید تنها یک ترک نباشند – مجموعه ای از هارمونی های وکال یا یک ریتم کامل درام می توانند در قالب یک ترک در نظر گرفته شوند.
وقتی سازهای اصلی قطعه را پیدا کردید، قدم بعدی این است که تشخیص دهید هرکدام در چه بخشی از طیف فرکانسی قرار بگیرند. مهمترین المان ها معمولا بیشترین فضای صوتی را طلب می کنند. فرکانس های اصلی (fundamental – فرکانس های نت های اصلی در هر پارت) و دیگر فرکانس هایی که باعث برجسته شدن آن پارت می شوند را در این سازها پیدا کنید. بسیاری از پلاگین های EQ دارای آنالیزر فرکانس هستند و می توانند در این کار به شما کمک کنند.
برای باقی تنظیم، هدف این است که کاری کنید باقی سازها در فضای محدود تری حضور داشته باشند. داشتن یک نقشه ی راه مشخص از تنظیم برای اتخاذ تصمیم های درست در میکس حیاتی است. زمانی که در این مرحله برای درک قطعه صرف می کنید به هدر نخواهد رفت.

۲- کات های اکولایزری برای بهبود وضوح و هدروم

استفاده ی مناسب از EQ می تواند میکس را باز کند. بخش پایین میدرنج، که نزدیک تُن های فاندامنتال بسیاری از سازهاست، اگر از کنترل خارج شود می تواند صداهایی ناواضح و نامشخص را به وجود بیاورد. در صورت وجود انرژی زیاد در محدوده ی کمی بالاتر، میکس شما صدایی بسته و اصطلاحا باکسی خواهد داشت. اتاق هایی که آکوستیک مناسبی نداشته باشند این فرکانس ها را تشدید خواهند کرد.
در فرکانس 1kHz تا فرکانس های 5 یا 6kHz اگر انرژی زیاد شود، میکس شما صدای هارش و تیزی خواهد داشت. گیتارهای الکتریک و سنج ها معمولا رزونانسی هایی در محدوده ی 2 تا 4kHz دارند که می تواند صدای ناخوشایندی ایجاد کند و وضوح میکس را کاهش دهد.
در بعضی از موارد، high-pass filtering (فیلتر کردن فرکانس های پایین و اجازه ی عبور به فرکانس های بالاتر) می تواند برای بهبود وضوح میدرنج به کار گرفته شود. بسیاری از سازهای ضبط شده کمی نویز یا اطلاعات ساب هارمونیکی دارند که به میدرنج هم تجاوز می کند. اگر نُت های اصلی و فرکانس های فاندامنتال در قسمت بالاتر میدرنج قرار گرفته اند، می توانید با خیال راحت اطلاعات ساب هارمونیک و نویزهایی که در محدوده ی فرکانسی پایین تر قرار گرفته اند را فیلتر کنید.
اگرچه شاید متناقض به نظر برسد، اما فیلتر کردن این نویزها می تواند موجب شود سازها صدای بلندتری داشته باشند. معمولا فرکانس های ناخوشایند صدای اصلی ساز را می پوشانند. پس از کات کردن سیگنال ها و تنظیم کردن مناسب گِین روی کنترل ولوم خروجی EQ، برخی سازها به شکل قابل توجهی برجسته تر می شوند.
مثال پایین یک سمپل از ساز کورا است (سازی مربوط به غرب آفریقا) که با استفاده از سینتی سایزرهای ماژولار تغییر داده شده است. ما با استفاده از یک فیلتر high pass و یک کات عمیق در حول فرکانس 250Hz نویزهای اضافه را فیلتر کرده ایم و سپس با کات دیگر صداهای تیزی که در بخش بالاتر میدرنج وجود داشت را کاهش داده ایم. صدایی که پس از اعمال این EQ حاصل می شود از نظر فنی بلندتر از قبل نیست، اما در این حالت صدای اصلی ساز را بیشتر می شنویم و نویزی که وضوح میکس را برهم می زند کاهش پیدا می کند.

۳- باز کردن فضا برای سازهای لید

بسیار اتفاق می افتد که در یک قطعه چندین ساز در یک محدوده ی فرکانسی قرار می گیرند. محدوده ی فرکانسی طبیعی بسیاری از سازها با یکدیگر مشترک است و این تداخل فرکانسی بین سازها اجتناب ناپذیر است.
وجود چندین ساز در میکس که در یک محدوده ی فرکانسی با یکدیگر رقابت می کنند به خوبی نشان می دهد که چرا درک این موضوع که کدام المان ها در میکس حیاتی هستند اهمیت زیادی دارد. معمولا گیتارها و وکال ها در محدوده ی پایین میدرنج با یکدیگر رقابت می کنند. اگر کاملا بدانید که چه چیزی باید شنیده شود و چه چیزی اهمیت کمتری دارد – که در این مثال وکال باید روی گیتار قرار بگیرد – بسیار راحت تر می توانید فضای مناسبی برای المان های میکس پیدا کنید. در این مثال با استفاده از یک کات اکولایزری پهن روی گیتار می توانید محدوده ای که صدای گیتار با فرکانس های فاندامنتال وکال تداخل پیدا می کند را کاهش دهید و به این ترتیب برای وکال فضا ایجاد کنید.

۴- کنترل بیشتر با مولتی بند کامپرشن

گاهی وقت ها حس می کنید یکی از سازها محدوده ای از فرکانس ها را شلوغ کرده است، اما ایجاد کات های اکولایزری هم باعث می شود حجم صدای ساز از بین برود. در مواقع دیگر شاید بخواهید برخی فرکانس های خاص را boost کنید، اما همین boost کردن ممکن است وضوح میکس را از بین ببرد. در این شرایط مولتی بند کامپرشن ( و Dynamic EQ) می توانند ابزار ایده آلی برای این کار باشند.
برای کسانی که با مولتی بند کامپرشن آشنایی ندارند باید بگوییم که کانسپتی که در پشت این نوع کامپرشن وجود دارد نسبتا ساده است: صدا به باندهای فرکانسی مختلفی تقسیم می شود (فرکانس های پایین، میدرنج، فرکانس های بالا و…) و شما می توانید هر باند را به صورت جداگانه کامپرس کنید. اتک تایم های سریع تر می توانند ترانزینت ها را کنترل کنند. ریلیز تایم های آهسته تر ساستین را کنترل خواهند کرد. با اعمال کامپرشن روی باندهای فرکانسی می توانید کات ها و boost های کنترل شده ای را ایجاد کنید.
Dynamic EQ هم شبیه به multiband compression عمل می کند، اگرچه این دو باهم برابر نیستند و تفاوت هایی اساسی دارند. برای این مقاله به همین نکته بسنده می کنیم که هر دوی این ابزارها، وقتی کات کردن و بوست کردن با اکولایزر پاسخگوی نیاز شما نیست، انتخاب فوق العاده ای هستند.

۵- جداسازی المان ها با پردازش Mid/Side

اگر دو المان مونو در میکس شما وجود دارد که فضای مشابهی را اشغال کرده اند، pan کردن هر کدام از المان ها در جهت متفاوت راه حل آسانی برای جدا کردن آن هاست. اگر دو ترک استریوی جداگانه با هم بر سر فضا رقابت داشته باشند راه حل های جذابی پیش روی شما خواهد بود. علاوه بر pan کردن هر کدام از ترک های استریو به طرف چپ یا راست، محدود کردن استریو ایمیج یک ترک یا واید کردن دیگری و یا انجام هر دو می تواند مفید باشد.
محدود کردن استریو ایمیج ساده است؛ بخش های چپ و راست ترک استریو را به سمت مرکز pan کنید (بعضی از نرم افزارهای آهنگسازی به شما اجازه می دهند این کار را ساده تر انجام دهید، اما تمام نرم افزارها شیوه ای برای انجام این کار را دارند). واید کردن یک ترک کمی پیچیده تر است، اما ابزارهای فوق العاده ای برای این کار وجود دارد. پلاگین هایی مانند S1 و Center از Waves یا Precision K-Stereo از UAD کنترل های ساده ای برای افزایش یا کاهش پهنای استریو دارند.
همچنین هر کامپرسر یا اکولایزری که دارای ویژگی mid/side باشد (این ویژگی با ترکیب قدیمی Left/Right تفاوت دارد) می تواند به شما کمک کند. با استفاده از Mid/side EQ می توانید فرکانس هایی را از کانال مرکز استریو کاهش دهید؛ این کار باعث می شود صدا بیشتر به اطراف متمایل شود (یا برعکس). کامپرشن ( و همچنین مولتی بند کامپرشن) را هم می توان به همین شکل استفاده کرد.
سعی کنید مرکز استریو را کامپرس و آن را با سیگنال خامی که در اطراف وجود دارد ترکیب کنید. پلاگین های Pro-Q، Pro-C و Pro-MB از Fabfilter برای این نوع پردازش mid/side ایده آل هستند.

۶- استفاده از ساید چین کامپرشن

حتما با پامپینگ-افکتی که ساید چین کامپرشن ایجاد می کند آشنا هستید. با این وجود ساید چین کامپرشن اگر به مقدار ملایمی استفاده شود می تواند ابزار مفیدی برای باز کردن فضا در میکس باشد. اگر با مفهوم ساید چین کامپرشن آشنا نیستید: خروجی ترکی که می خواهید برای آن فضا باز کنید را به ورودی ساید چین یک کامپرسر روی ترکی که سد راه آن شده هدایت کنید. پارامترهای اتک و ریلیز تایم را متناسب با متریالی که دارید تنظیم نمایید. اتک تایم های سریع تر معمولا به ساز لید کمک می کند میکس را بشکافد و برجسته تر شود؛ ریلیز تایم را به هم به شکلی تنظیم کنید که شفافیت مطلوبی در صدا ایجاد شود.
با اعمال همین روش روی یک مولتی بند کامپرسر می توانید افکت ملایم تری بدست آورید. تنظیمات را به شکلی انجام دهید که ورودی ساید چین فقط باندهایی را فعال کند که بیشترین تداخل فرکانسی در آن ها اتفاق می افتد. استفاده ی مناسب از این افکت می تواند کاری کند که پارت های سولوی گیتار نسبت به ریتم گیتارها برجسته تر شوند. در این حالت آرتیکولاسیون ریتم گیتار در فرکانس های بالای حدود 5 تا 10kHz حضور خواهد داشت و این محدوده برای پارت گیتار سولو (که ساستین بیشتری دارد) اهمیت کمتری خواهد داشت؛ پارت سولو فضای بیشتری را در حول فرکانس های فاندامنتال خود می طلبد. تنظیمات را به شکلی انجام دهید که صدای لید، باندهای حول و حوش فرکانس های 200-2k در پارت ریتم را تحت تاثیر قرار دهد.
انرژی و تحرک ریتم همچنان پابرجا خواهد ماند اما لید فضای بیشتری برای خودنمایی پیدا خواهد کرد. این افکت مشابه استفاده از EQ برای باز کردن فضا است، با این تفاوت که با ساید چین مولتی بند کامپرشن فضا فقط در مواقع مورد نیاز باز می شود و ترک کامپرس شده در باقی اوقات دست نخورده باقی می ماند.

جمع بندی

در نهایت باید گفت دست یافتن به میکسی که بالانس خوبی داشته باشد همیشه نیاز به این دارد که شما به گوش هایتان اطمینان کنید و تصمیم گیری های هدفمندی انجام دهید. درک کردن هدف تصمیماتی که می گیرید می تواند کمک بزرگی به شما کند و خوشبختانه با خواندن این مقاله با ابزارهایی آشنا شده اید که با استفاده از آن ها می توانید میکس های شلوغ را کنترل کنید.

منبع theproaudiofiles
عضویت در خبرنامه تهران ملودی
عضو خبرنامه ما شوید و مطالب و پیشنهادات ویژه ما را در ایمیل خود دریافت کنید.
نگران نباشید! هر زمان مایل باشید می‌توانید عضویت خود را لغو کنید.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 نظرات
  1. امیرحسین می گوید

    عالی؛ خسته نباشید

  2. محسن می گوید

    عالی ترین سایتی کە تا حالا در مورد اکولایزر خوندم دستتون درد نکنە???

    1. مهرداد مسلمی می گوید

      ممنون از لطف و همراهیتون،‌ زنده باشید.