چطور انگیزه و خلاقیت را در خود زنده کنیم؟

زندگی زیباست زمانی که پر از ایده هستید و ایده های موسیقایی تان سرازیر است و زمانی که چشمه ی خلاقیت شما خشک می شود احساس ناامیدی به شما دست خواهد داد. زمانی که حس می کنید از ایده ها خالی شده اید، چطور پروسه ی خلاقانه ی خود را ادامه می دهید؟ برای پیش بردن پروژه هایتان چطور انگیزه را در خود زنده می کنید؟ افراد خلاق مانند موزیسین ها، طراح ها و نویسنده ها دائما با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. در این مقاله نگاهی خواهیم انداخت به راه هایی که می توانند به شما کمک کنند قدرت خلاقیت خود را حفظ کنید.

سازهایتان را تمیز و آماده کنید

در نگاه اول شاید به نظر برسد این کار نوعی حواس پرتی و راه گریزی برای مواجه نشدن با مشکل اصلی است. اما این کار در حقیقت روش بسیار خوبی است برای این که فشار از روی شما برداشته شود و بتوانید دوباره با ابزارهای خلاقانه تان ارتباط برقرار کنید، حالا این ابزارها چه گیتار و میکسر دی جی باشد چه حتی میزی که برای نوشتن ترانه پشت آن می نشینید. همانطور که یک نجار به ابزار تیز و تمیز نیاز دارد، شما هم نیاز دارید به این که ابزارتان برای اجرا آماده باشند. زمانی را که شما صرف تعویض سیم ها، گردگیری و مرتب کردن لوازم تان می کنید زمانی نیست که به بیهودگی گذشته باشد؛ در حقیقت این همان چیزیست که متفکران بزرگ از آن به عنوان نوعی فضای روانی یاد می کنند که شما برای خودتان ایجاد می کنید تا اجازه دهید ایده های بعدی خودشان را نشان دهند. نکته ی مثبت دیگر این کار هم این است که زمانی که احساس می کنید خلاقیت تان بازگشته است، تجهیزات تان در حالت ایده آلی به سر می برند و شما می توانید هرچه سریع تر دست به کار شوید.

از یک دوست بخواهید با یک هدف موسیقایی شما را به چالش بکشد

وقتی روی پروژه های شخصی خودتان کار می کنید، نبود فشار بیرونی برای خلق کردن اثر می تواند همانند زیر فشار بودن توسط مشتری و کمپانی پخش و غیره چالش برانگیز باشد. ایده ی خوبی است که با یکی از دوستانتان قرار بگذارید که همدیگر را به چالش بکشید. این چالش می تواند به این صورت باشد که هفته ای یکبار یک ویدیوی کوتاه از یک اجرای بداهه را با همدیگر به اشتراک بگذارید؛ برای این ویدیو می توانید هر چیزی که به ذهنتان می آید را اجرا کنید، چه قطعه ای که بارها آن را اجرا کرده اید و چه یک قطعه ی کاملا جدید. قانونی که پیشنهاد می کنیم برای این چالش در نظر بگیرید این است که فقط اولین برداشت هر ضبط را برای همدیگر بفرستید نه نسخه ی که ویرایش شده. در پایان هفته ویدیوهایتان را با هم به اشتراک می گذارید و درباره ی آن ها صحبت می کنید.
بعد از چند ماه که این کار را انجام دهید خواهید دید که هر دوی شما به لحاظ موسیقایی پیشرفت کرده اید و در این پروسه خودتان را بهتر شناخته اید. این کار به شما یاد می دهد تا با کار کردن های برنامه ریزی شده و ضرب العجلی راحت تر باشید؛ هر بار که این کار را انجام می دهید، پروسه ی نشستن، ضبط کردن و اجرای یک قطعه ی لذت بخش برای شما آسان تر می شود. پس از این که درباره ی ویدیوها با دوستتان صحبت می کنید خواهید دید که ایده های موسیقایی جالبی پیدا کرده اید که ارزش امتحان کردن را دارند. با این کار شما فضایی ایجاد کرده اید که در آن می توانید خلاق باشید و از آن لذت ببرید. با تکرار کردن این پروسه، ساز زدن و ضبط کردن به صورت منظم برای شما یک کار عادی می شود و شما دیگر برای شروع یک پروژه منتظر الهام شدن ایده ها نخواهید بود.

نگاهی به فولدر ایده هایتان بیندازید

آیا مجموعه ای از ایده هایتان دارید که بخواهید میان آن ها جستجو کنید؟ باید چنین چیزی داشته باشید، حالا چه این مجموعه یک فولدر حاوی ضبط های کوتاه باشد، یا یک بُرد روی دیوار اتاقتان یا دفترچه ای که شعرهایتان را در آن می نویسید. پروژه های ناتمام می توانند منبعی برای ایده گرفتن باشند. اگر چنین مجموعه ای را تا بحال درست نکرده اید و به دنبال الهام گرفتن هستید، همین حالا بهترین زمان برای شروع جمع آوری ایده های جدید است. خودتان را از اجبار برای ساخت یک آهنگ جدید رها کنید و در عوض به دنبال یک دوره آکورد یا موتیف جذاب باشید، آن را ضبط کنید، در فولدر ایده ها قرار دهید و از آن بگذرید. بجای این که سعی کنید برای یک آهنگ کامل ترانه بنویسید، تمام توانتان را صرف نوشتن تنها یک خط ترانه ی خوب بکنید، سپس آن خط را در دفترتان بنویسید و رهایش کنید. در چنین شرایطی شما باز هم در حال جلو رفتن در پروسه ی ساخت موزیک هایتان هستید، فقط بجای این که یک پروژه را به صورت کامل از ابتدا تا انتها جلو ببرید، ایده هایی ساده را آماده می کنید که قرار است محصولشان را بعدا برداشت کنید. همچنین به دلیل این که هدف شما تنها این است که بذر این ایده ها را بکارید و از آن ها بگذرید، لذت بیشتری در این پروسه خواهید داشت و استرس شروع و به پایان رساندن یک پروژه ی کامل با شما نخواهد بود. فقط به خاطر داشته باشید که فولدر ایده هایتان را مرتبا چک کنید؛ گاهی اوقات زمان زیادی سپری می شود تا یک ایده بتواند الهام بخش ساخت یک اثر هنری کامل بشود.

توانایی هایتان را بسنجید

اگر می خواهید خلاق باشید اما چیزی نیست که از آن الهام بگیرید، زمان خوبی است برای این که ببینید نقاط ضعف و قوت شما چه چیزهایی هستند و برای کار کردن از چه چیزهایی می توانید استفاده کنید. یکی از کارهایی که در آن ماهر هستید، مثلا ساز زدن، را انتخاب کنید و با همان توانایی وقت بگذرانید و از آن لذت ببرید. به این موضوع فکر کنید که شما برای کسب آن توانایی زحمت کشیده اید و توانسته اید در آن پیشرفت کنید؛ در نهایت ایده های خلاقانه به سمت شما خواهند آمد. به بیان دیگر وقتی انگیزه ای برای خلق کردن ندارید، وقت مناسبی برای خوش گذراندن با موسیقی است و شما باید به خودتان یادآوری کنید که چرا به این مسیر قدم گذاشته اید و از همان ابتدا چرا فعالیت در عرصه ی موسیقی را انتخاب کرده اید.
در طرف دیگر ماجرا، نقاط ضعف خودتان را هم در نظر داشته باشید و روی آن ها کار کنید. اگر در شروع کردن ساخت موسیقی مشکل دارید، خودتان را به چالش بکشید و سعی کنید در ۱۰ دقیقه برای یک موزیک اینترو بسازید. سپس سعی کنید این کار را پنج بار دیگر هم انجام دهید. به این شکل می توانید در کمتر از یک ساعت شش پارت اینترو داشته باشید که شاید خوب نباشند، اما نکته چیز دیگریست. شما در حال تمرین دادن و گسترش دادن ظرفیت خود برای ساخت موسیقی هستید، بهینه کردن پروسه ی خلق اثر بدون این که درگیر محتوای پروژه های واقعی تان شوید. تقریبا تمام موزیسین های موفق اذعان می کنند که آهنگ های بد بسیار زیادی ساخته اند و آن ها را کنار گذاشته اند. بیشتر موزیسین های حرفه ای آهنگ های بسیار زیادی ساخته اند که پروسه ی ساخت شان متوقف شده و هیچگاه منتشر نشده و نخواهند شد. اما این افراد در پروسه ی به پایان رساندن ساخت قطعات آنقدر تمرین و تجربه دارند که وقتی یک ایده ی کوچک مانند یک ریف یا دوره آکورد به ذهنشان خطور می کند می توانند کارهای ناتمام را به قطعات موسیقی کامل تبدیل کنند.
به بیان ساده می خواهیم بگوییم نبود الهام بهانه ی خوبی برای موسیقی نساختن نیست، بلکه فرصتی است برای این که پروسه ی ساخت موسیقی خود را اصلاح کنید تا زمانی که چیز جدیدی به شما الهام شود.

ورزش کنید

یک بدن سالم و پر انرژی باعث می شود مغز شما هم سالم و پر انرژی شود. این که ساعت ها جلوی کامپیوتر یا پشت سازتان بنشینید هم به لحاظ بدنی و هم به لحاظ ذهنی شما را خسته خواهد کرد. پیاده روی کنید تا حال و هوایتان عوض شود. حرکات پرشی انجام دهید تا خون در بدنتان جریان پیدا کند. حتی انجام حرکات ساده ی کششی و تمرینات تنفسی می تواند جریان خون را زیاد کند و اکسیژن بیشتری به مغز شما برساند. نکته ی این کارها این است که شما بتوانید در طول یک پروسه ی خلاقانه، گاهی اوقات کارتان را فراموش کنید. زمانی که به ساخت پروژه تان باز می گردید احساس تازگی و شادابی خواهید داشت و موقعیت ایده آلی برای خلق کردن چیزهای جدید برای شما فراهم خواهد شد.

فقط خودتان می توانید جلوی خودتان را بگیرید

اگر هیچکدام از مواردی که گفته شد نمی توانند موجب فعال شدن خلاقیت شما شوند، باید بدانید که تمام اتفاق ها در ذهن شماست. اینطور نیست که ذهن شما به لحاظ خلاقانه قابلیت بارور شدن نداشته باشد، مشکل شما فقط نبود عمل است. چیزی که سد راه شما شده ناتوانی شما در آهنگسازی نیست، بلکه چیزی در ضمیر نیمه خودآگاه شماست که باعث می شود شما بجای عمل کردن فقط درنگ کنید. پس خودتان را زیر سوال نبرید و به خودتان شک نکنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که نت ها را اجرا کنید یا کلمات را روی کاغذ بیاورید. ناامید شوید و مطمئن باشید همه چیز در نهایت سرجایش قرار خواهد گرفت.

منبع Sweetwater
عضویت در خبرنامه تهران ملودی
عضو خبرنامه ما شوید و مطالب و پیشنهادات ویژه ما را در ایمیل خود دریافت کنید.
نگران نباشید! هر زمان مایل باشید می‌توانید عضویت خود را لغو کنید.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.