چگونه در استودیو سخت افزار و نرم افزار را با هم ترکیب کنیم
ما در مقاله هایمان زیاد به تکنولوژی مربوط به ساخت صداها می پردازیم، حالا این موضوعات چه مربوط به موتورهای سینتی سایزری باشند یا نحوه ی استفاده از افکت ها یا کارهایی که می توان برای شکل دادن به سمپل ها یا متریال ضبط شده انجام داد.
همانطور که اطلاع داشتن از تکنولوژی های مربوط به ساخت صداها اهمیت دارد، نحوه ای که ما با این تکنولوژی ها تعامل می کنیم هم اهمیت دارد و در نحوه ای که موسیقی خلق می کنیم تاثیر می گذارد.
برای مثال سعی کنید با استفاده از یک سیکوئنسر XOX-style، مجموعه ای از پدهای MPC-style و استفاده از ماوس و کیبورد لپ تاپ، بیت سازی کنید. حتی اگر شما از سورس های صوتی مشابهی استفاده کنید و تلاش کنید به نتایج مشابهی برسید، احتمالا ایده هایی که در ذهن شما به وجود می آیند هر بار متفاوت خواهند بود.
اگرچه به لحاظ تئوری هر یک از این تکنیک ها می توانند نتایج کاملا مشابهی را ایجاد کنند، اما وقتی شما با پدهای MPC به فینگر درامینگ می پردازید، هر بار حس اجرای شما متفاوت خواهد بود و چنین چیزی با ریتم هایی که به صورت مکانیکی با سیکوئنسرها ساخته می شود یا ادیت هایی که با ماوس و کیبورد ایجاد می کنید متفاوت است.
حتی اگر خودمان کاملا نسبت به این موضوع آگاه نباشیم، نحوه ی تعامل ما با اینسترومنت های الکترونیکی، نقش بزرگی در صداهایی که تولید می کنیم دارد. با تغییر نحوهی تعامل با این تکنولوژی ها می توانیم ایده های تازهتری داشته باشیم.
CV، MIDI و…
در روزهای اولیهی عصر آهنگسازی الکترونیک، تنها دو متُد برای کنترل کردن اینسترومنت های الکترونیکی وجود داشت: استفاده از کنترل های خود هر دستگاه که کلاویه ها، پدها، دکمه های چرخشی و اسلایدرها بودند، یا استفاده از سیگنال های کنترل اکسترنال. در آن اینسترومنت های اولیه، سیگنال های کنترل به شکل ولتاژ کنترل و سیگنال های گیت وجود داشتند. این سیگنال های الکترونیکی از مقادیر ولتاژ برای انتقال اطلاعات pitch و دیگر پارامترها استفاده می کردند؛ همچنین برای فعال و غیر فعال کردن گیت هم از همین سیگنال ها استفاده می شد که در نهایت منجر به روشن و خاموش شدن envelope، سینک شدن کلاک های اینترنال و غیره می شد.
اگرچه با همین سیگنال های کنترل ساده کارهای بسیار زیادی را میشد انجام داد، اما این سیستم محدودیت های خودش را داشت. به عنوان مثال ولتاژهای کنترل کمی غیر قابل پیش بینی هستند و این یعنی زمان بندی و pitch نت ها گاها حالت دقیقی نداشتند. اینسترومنت های مختلف از برندهای متفاوت هم در این زمینه با یکدیگر تفاوت داشتند – Moog و برخی برندهای دیگر از سیستم یک ولت به ازای هر اکتاو برای کنترل pitch استفاده می کردند، در حالی که اینسترومنت های Korg و Yamaha از سیستم یک هرتز به ازای هر ولت استفاده می کردند.
در اوایل دهه ی هشتاد میلادی، فرمت MIDI به وسیله ی چند طراح سینتی سایزر بزرگ از جمله Dave Smith، Bob Moog و Ikutaro Kakehashi که طراح محصولات برند رولند بود توسعه داده شد. MIDI نسبت به ولتاژهای کنترل قدیمی مزیت های مهمی داشت؛ MIDI به عنوان یک استاندارد مورد قبول تمام توسعه دهندگان قرار گرفت و همچنین قادر به ارسال پیام های پیچیده تری از طریق تنها یک کابل بود، پیام هایی مانند
note on، pitch، velocity، clock rate، position و program change.
در حالی که MIDI در طول زمان حیاتش پیشرفته تر و گسترده تر شده، اما چارچوب اصلی آن تقریبا تغییری نکرده است – در حقیقت تنها همین امسال بود که پس از گذشت 35 سال آپدیت MIDI 2.0 معرفی شد. این پروتکل نسل جدید قرار است قابلیت های دیوایس های MIDI را افزایش دهد، یکپارچگی عمیق تری با نرم افزارهای آهنگسازی داشته باشد و اکسپرشن بیشتری را برای کاربر فراهم کند.
یکی دیگر از مهمترین پیشرفت هایی که در حال حاضر رخ داده است، ظهور فرمت MPE است، مخفف عبارت اکسپرشن پلی فونیک چند بُعدی؛ اما حالا نام آن به اکسپرشن پلی فونیک MIDI تغییر یافته است.
این فرمت که به وسیله ی Roli، Haken Audio، Roger Linn و Keith McMillen توسعه داده شد، شکلی از پروتکل MIDI است که از کانال های مجزا برای هر نُت استفاده می کند و به این ترتیب اکسپرشن های بیشتری را برای هر نت فراهم می کند. برای مثال در حالی که یک اینسترومنت MIDI تغییرات pitchbend را برای تمام نت های یک آکورد به صورت همزمان انجام می دهد، دیوایس های MPE می توانند ماژولیشن pitch را برای هر یک از نت های آکورد به صورت جداگانه انجام دهند.
در حال حاضر MPE تنها به وسیله ی برخی پلاگین ها پشتیبانی می شود، مانند Strobe 2 و Cypher 2 از شرکت FXpansion و نرم افزارهای میزبانی مانند Bitwig Studio، Logic و GarageBand. اما این لیست در حال بزرگتر شدن است.
یکی از پیشرفت های جالب دیگر، تولد دوباره ی کانکشن هایCV و کانکشن آنالوگ sync است. پیدایش دوباره ی این کانکشن ها را می توان به محبوبیت زیاد سینتی سایزرهای آنالوگ ارزان قیمت و سینتی سایزرهای ماژولار یورو رک در سال های اخیر مربوط دانست. البته جذابیت آن ها به قابلیت های پچ کردن کانکشن های آنالوگ هم مربوط می شود؛ MIDI قادر است انواعی از پیام های کنترل را از طریق یک کابل ارسال کند، اما امکان کنترل خلاقانه ی ماژولاتورهای patching و سورس های کلاک را به صورت مجزا در یک ستاپ ماژولار ندارد.
یکی از پیشرفت های جالب دیگر هم توانایی ترکیب کردن دنیای کانکشن های دیجیتال با قابلیت های آنالوگ patching است. سیستم های ماژولار نرم افزاری مانند Reaktor Blocks، قسمت The Grid در نرم افزار Bitwig و CV Tools در نرم افزار Ableton امکان ارتباط آسان میان ستاپ های نرم افزاری و سخت افزاری را فراهم می کنند، در حالی که دیوایس هایی مانند Arturia Beatstep Pro سینک کردن USB و CV را آسان تر از همیشه ساخته اند.
ترکیب نرم افزار و سخت افزار
به صورت سنتی، میدی کنترلرها و سیکوئنسرهای سخت افزاری نقش های مختلفی را در استودیو ایفا می کنند. میدی کنترلرها برای کنترل کردن پارامترهای نرم افزارهای آهنگسازی یا پلاگین ها به صورت سخت افزاری استفاده می شوند و سیکئنسرها قادر هستند درام ماشین ها و سینتی سایزرهای سخت افزاری را سینک و فعال کنند. اما در سال های اخیر تقاضا برای دستگاه هایی که بتوانند هر دوی این کارها را انجام دهند افزایش یافته است.
اگر به دنبال این هستید که یک هاب استودیویی بسازید و در آن از طریق یک کنترلر، اینسترومنت های نرم افزاری و سخت افزاری را کنترل کنید، دو راه برای شما وجود دارد. اولی این است که از یک میدی کنترلر و یک محیط نرم افزاری که قادر به سینک کردن چند دیوایس سخت افزاری باشد استفاده کنید. بهترین راه حل برای این کار به نیازهای شما بستگی خواهد داشت. اگر بیشتر با سخت افزارهای مجهز به کانکشن MIDI کار می کنید، بیشتر نرم افزارهای میزبان راه حلی را برای شما دارند. سیستم های Komplete Kontrol و Maschine از کمپانی Native Instruments در این بخش به خوبی عمل می کنند و ستاپ های پریست NKS را برای کنترل کردن بسیاری از اینسترومنت های سخت افزاری به کاربر ارائه می دهند؛ کنترل کردن این اینسترومنت ها با استفاده از ماکروهایی شبیه به آن چه که در پلاگین ها وجود دارد انجام می شود.
برای ستاپ های ماژولار یا ستاپ های متمرکز بر CV، اپلیکیشن های بسیار زیادی وجود دارند که با استفاده از کارت های صدای DC coupled قادر به خارج کردن پیام های CV از کامپیوتر می باشند. امکانات نرم افزاری مانند CV Tools که در مجموعه ی Ableton Suite قرار دارد، The Grid در نرم افزار Bitwig و Reaktor Block ابزارهای مشخصی را برای ارسال سیکوئنس دیجیتال و سیگنال های ماژولیشن از کامپیوتر به تجهیزات آنالوگ فراهم می کنند.
روش دوم استفاده از کنترلر یا سیکوئنسری است که هم به خروجی آنالوگ و هم به خروجی دیجیتال مجهز باشد. محصولاتی مانند کیبوردهای Novation SL Mk3، کنترلرهای KeyStep و BeatStep از برند آرتوریا یا Toraiz Squid محصول کمپانی پایونیر دارای ترکیبی از کانکشن های آنالوگ، USB و MIDI هستند. چنین چیزی می تواند مشکلات سینک و تایمینگ را برطرف کند، چرا که استفاده از چند کانکشن MIDI با تنها یک کامپیوتر می تواند منجر به این شود که شما وقت زیادی را صرف بالانس کردن latency یا تایم clock delay کنید، در حالی که اگر تمام دیوایس ها از یک هاب سخت افزاری اجرا شوند، تایمینگ پایدارتری برای شما فراهم خواهد شد.
هماهنگ کردن سخت افزار با ستاپ Maschine Mk3
اکوسیستم Native Instruments Maschine همیشه خیلی مستقل بوده و امکانات کافی داشته است. در حالی که این اکوسیستم قادر به میزبانی پلاگین های ساخت دیگر شرکت ها می باشد و حتی می شود از آن به عنوان یک پلاگین استفاده کرد، اما برای مدت زیادی مناسب برای استفاده با دیوایس هایی خارج از کامپیوتر نبود. معرفی Maschine Mk3 اما تغییراتی را در این زمینه به وجود آورد؛ با مجهز شدن این کنترلر به ورودی/خروجی audio و MIDI خیلی بهتر میشد اینسترومنت های اکسترنال را کنترل و سمپل کرد. در حقیقت خود کمپانی Native Instruments برای همین منظور مجموعه ای از پریست های کنترل را برای سخت افزارهای مختلف تهیه کرد که به Maschine اجازه می داد تعدادی از درام ماشین ها و سینتی سایزرهای مجهز به MIDI محبوب را سیکوئنس و کنترل کند. اضافه شدن قابلیت audio loop recording هم ماجرا را جذاب تر کرد.
قدم اول: پریست های سخت افزار Native Instruments را از لینک bit.ly/NIhardware دانلود کرده و آن را به Maschine library اضافه کنید. Maschine را به صورت مستقل اجرا کنید تا بتوانید به راحتی از ورودی/خروجیaudio و MIDI استفاده کنید. پریست Korg Minilogue را به عنوان یک صدا لود کنید، خروجی MIDI را به Minilogue و خروجی سینتی سایزر را به ورودی Maschine متصل کنید.
قدم دوم: حالا می توانید با استفاده از پیانو رول Maschine، یک الگوی ملودیک بسازید، درست به همان شکلی که با دیگر اینسترومنت های پلاگینی این کار را انجام می دهید. این پریست با بهره گیری از هشت دکمه ی چرخشی Maschine، امکان کنترل مجموعه ای از پارامترهای سینتی سایزری را فراهم می کند. دکمه ی ضبط را فشار دهید و اتومیشن های زنده روی فیلتر ایجاد کنید.
قدم سوم: در Maschine روی یک Sound track جدید یک audio looper اضافه کرده و ورودی audio را به آن متصل کنید. این کار به شما اجازه می دهد لوپ ها را از Minilogue ضبط کرده و آن ها را یا تنظیم کنید و یا به عنوان کلیپ های صوتی پلی بک نمایید. می توانید با استفاده از حالت gate mode لوپ را برش دهید یا در pitch و timing تغییراتی ایجاد کنید.
ترفندهای کوتاه
ترفند اول: بیشتر میدی کنترلرهای مدرن با یک یا چند اپلیکیشن نرم افزاری از پیش هماهنگ شده اند، اما حتما لازم نیست به این شکل از میدی کنترلرها استفاده کنید و می توانید تنظیمات خودتان را روی آن ها انجام دهید. ابزارهای زیادی وجود دارد که ساخت ستاپ های کاستوم MIDI را برای شما آسان می کند. برای مثال نرم افزار Ableton Live دارای یک سیستم ساده برای این کار می باشد که با تاچ کردن هر کنترل می توانید پارامتری را به آن اختصاص دهید. نرم افزار Bitwig Studio حتی از این هم فراتر رفته و یک controller API کاستوم کاملا منعطف را تدارک دیده است. از طرف دیگر، کنترلرهای Novation از سیستم فوق العاده ی Components استفاده می کنند که امکان اختصاص دادن پارامترهای پلاگین ها یا سخت افزارها به کنترلر را آسان می کند.
ترفند دوم: شما می توانید کنترلرها را با یکدیگر ترکیب کنید! برای مثال Ableton Push و NI Maschine شاید مانند کنترلرهای رقیبی به نظر برسند که دارای استایل مشابهی هستند اما جالب است بدانید که می توانند به خوبی در کنار یکدیگر مورد استفاده قرار بگیرند. اجرا کردن Maschine 2.0 به عنوان یک پلاگین در نرم افزار Live به شما اجازه می دهد از Maschine به عنوان یک بیت میکر MPC-style استفاده کنید و در عین حال از Push برای سکوئنس کردن سینتی سایزرها و تنظیم افکت های نرم افزار Live بهره ببرید.