همه چیز راجع به استودیوهای خانگی: تاریخچه ی موزیک های موفقی که در استودیوهای خانگی ساخته شده اند
در اواخر آگوست سال 1976، گروه راک Boston اولین آلبومشان را روانه ی بازار کردند و این آلبوم کمتر از 12 هفته توانست به موفقیت بی نظیری دست پیدا کند. یک دهه بعد، این آلبوم موفق شد 9 میلیون نسخه بفروشد. نکته ی پنهانی که پشت موفقیت این گروه وجود داشت همان داستان استودیوهای خانگی است که از آن زمان تا به امروز بسیار مورد توجه واقع شده است.
43 سال پیش، زمانی که گروه Boston سر و صدای زیادی به پا کرد، بسیاری از طرفداران و افراد فعال در صنعت موسیقی از این موضوع آگاه نبودند که یکی از اعضای اصلی گروه یعنی Tom Scholz بسیاری از قطعات آلبوم را در استودیوی خانگی خودش ضبط کرده است. او در مصاحبه ای در سال 2006 اینگونه بیان کرده است: “جایی که کارها را در آن ساختم یک اتاق کوچک در زیر زمین خانه ام بود. پارتیشن هایی در آن ساختم و اتاق های ایزوله ای را ایجاد کردم که کاملا فرش شده بودند.”
Tom Scholz توانسته بود یکی از موفق ترین قطعات راک اند رول تاریخ را در زیر زمین خانه اش خلق کند. زمانی که یکی از اعضای گروه چندین هزار دلار از بودجه ی ساخت آلبوم را صرف خرید یک گیتار کاستوم کرد، Tom Scholz تصمیم گرفت از یک ساز بسیار معمولی استفاده کند و با همان ساز موفق ترین قطعه ی گروه Boston را ساخت.
” گیتار آکوستیک استفاده شده در قطعه ی More Than a Feeling یک گیتار 12 سیم یاماهاست که برای خرید آن تنها 100 دلار پرداخت کردم. صدای این گیتار به وسیله ی یک میکروفن داینامیک نسبتا سطح پایین (Electro-Voice RE15) و صدای درامز به وسیله ی چند میکروفن Shure SM57 در یک کمد کوچک ضبط شده است.” این قطعه در دسامبر سال 1976 توانست جایگاه پنجم در چارت Billboard Hot 100 را کسب کند و موفق شد تا بیش از چهار ماه در این چارت باقی بماند. دیدن موفقیت بی نظیر این قطعه که با محدودیت های فراوان ساخته شده بود درس مهمی به Scholz داد “آن زمان بود که فهمیدم برای ساخت یک کار موفق نیاز به آن همه لوازم تجملی و گران قیمت نیست.”
تولد Pause-Tape Production
در اواخر دهه ی 1970، راک اند رول تنها ژانری نبود که آرتیست هایش قطعات و آلبوم های مهمی را در استودیوهای خانگی شان می ساختند؛ موسیقی رپ یکی از همین سبک ها بود که هر سال به محبوبیت آن افزوده میشد. با محبوب شدن این سبک و رونق گرفتن بخش اقتصادی آن، قیمت نجومی درام ماشین ها و سمپلرها یکی از عوامل مهمی بود که باعث میشد بسیاری از افراد نتوانند به سراغ ساخت این سبک بروند. به طور مثال یک سمپلر Akai S900 در سال 1986 قیمت 2800 دلاری داشت که اگر بخواهیم با اقتصاد امروز قیمت آن را محاسبه کنیم قیمت آن 6260 دلار می شود.
پیشگامان موسیقی رپ برای مقابله با قیمت نجومی دستگاه ها به کاست دِک ها و بوم باکس ها روی آوردند و با استفاده از آن ها شروع به ساختن بیت کردند. در سال 1980 چیزی در حدود 7.8 میلیون بوم باکس در سراسر جهان به فروش رفت و به این ترتیب نسل جدیدی از آرتیست ها به ابزار مورد نیازشان برای ریمیکس و سمپل کردن کارها مجهز شدند. با استفاده از دکمه های record و pause روی کاست پلیرها، نسل اول سازندگان بیت چیزی را خلق کردند که بعدا به pause tape معروف شد. آن ها بخش کوتاهی از یک آهنگ را روی نوار ضبط می کردند، دکمه ی pause را فشار میدادند، سمپل مورد نظرشان را با دکمه ی rewind به ابتدا می بردند، نوار را پلی می کردند و این پروسه را تا جایی ادامه می دادند که یک لوپ یا بیت طولانی از آن بدست آید.
Q-Tip از گروه A Tribe Called Quest در 16 سالگی توانست پیشرفت قابل توجهی به ساخت لوپ با تکنیک pause-tape بدهد؛ او از بیت های اولین آلبوم A Tribe Called Quest دموهایی ساخت. سپس با استفاده از یک کاست دِک و مجموعه ی موسیقی پدرش بیت های موزیک های مختلف را با هم ترکیب کرد و چیزی ساخت که به یک اثر ماندگار تبدیل شد.
ظهور نرم افزارهای آهنگسازی
در دهه ی 1990، جهشی در حوزه ی تکنولوژی به وجود آمد که درهای بیشتری را به روی آهنگسازهایی که در استودیوهای خانگی کار می کردند گشود. کامپیوترها مدام کاهش قیمت پیدا می کردند و روز به روز کیفیت و پرفورمنس آن ها بهتر میشد. در همین حین نرم افزارهایی مانند FL Studio و Reason به گزینه هایی برای انواع موزیسین ها در هر ژانری تبدیل شدند؛ این نرم افزارها به آرتیست ها اجازه می دادند که موزیک هایشان را در استودیوهای خانگی شان تولید و ضبط کنند. چنین نرم افزارهایی به آهنگسازان جوان و آینده داری که تنها یک کامپیوتر داشتند اما توانایی خرید تجهیزات استودیویی را نداشتند این امکان را داد که موزیک هایشان را خلق کنند.
Daniel Bedingfield که یک آهنگساز و خواننده ی بریتانیایی است نمونه ای از اولین افراد این نسل از آرتیست ها می باشد که در سال 2001 و با قطعه ی Gotta Get Through This توانست به موفقیت خارق العاده ای دست پیدا کند، آن هم با تجهیزاتی بسیار ساده. او در این رابطه می گوید: “این قطعه در اتاق خواب من و با استفاده از کامپیوتر، یک میکروفن و نرم افزار Reason ساخته شده است.”
این قطعه علاوه بر این که توانست به بالاترین رده ی چارت موزیک های بریتانیا صعود کند، نامزدی جایزه ی گرمی برای بهترین موزیک دنس را هم برای دنیل به همراه آورد.
ظهور آرتیست های Soundcloud
پلتفرم SoundCloud در اکتبر سال 2008 تاسیس شد. ظهور این پلتفرم و گسترش محبوبیت آن در سال های بعد جهش تکنولوژیک دیگری را برای موزیسین هایی که در استودیوهای خانگی کار می کردند به وجود آورد. این پلتفرم هم برای آرتیست های جوان و بی نام و هم برای آرتیست های معروف بستری را فراهم کرد که به راحتی بتوانند موزیک هایشان را آپلود کنند. اگر کسی می خواست یک دموی خام، یک ریمیکس ریلیز نشده یا یک موزیک استاندارد را منتشر کند، SoundCloud این کار را برایش بسیار ساده میکرد. در سال 2012 گزارش ها حاکی از آن بود که کاربران SoundCloud در هر دقیقه 10 ساعت موسیقی روی این پلتفرم آپلود می کنند و در سال 2013 این پلتفرم توانست 40 میلیون کاربر را به خود جذب کند.
اگرچه SoundCloud اخیرا با مشکلاتی مواجه شده است اما این پلتفرم هنوز هم برای کسانی که در خانه هایشان موزیک می سازند و می خواهند کشف شوند وسیله ی بسیار با ارزشی به حساب می آید. SoundCloud موقعیت ایده آلی را نصیب بیلی آیلیش (Billie Eilish) و برادرش فینس کرد. مسیر بیلی آیلیش به سمت سوپر استار شدن در سال 2015 آغاز شد، زمانی که برادرش در سن 17 سالگی قطعه ی Ocean Eyes را برای بیلی که تنها 13 سال داشت نوشته بود تا بیلی بتواند از آن برای تمرین های کلاس رقصش استفاده کند. اگرچه بیلی آیلیش این قطعه را دوست داشت اما زمانی که آن را روی SoundCloud پست کرد فکرش را هم نمی کرد با چنان بازخوردی مواجه شود. او در این رابطه می گوید: “من کار را فقط برای استاد رقصم روی SoundCloud آپلود کردم و لینک دانلود آن را باز کردم تا او بتواند کار را دانلود کند. واقعا هدفمان این نبود که کار را در دسترس عموم قرار دهیم، اما در طول همان شبی که کار را آپلود کردیم افراد زیادی آن را شنیدند و به اشتراک گذاشتند.” قطعه ی Ocean Eyes تا به امروز 24.8 میلیون بار در SoundCloud پلی شده است.
اگرچه آماری که بیلی آیلیش در طول این چند سال بدست آورده سرگیجه آور است (میانگین 45 میلیون شنونده ی ماهانه در اسپاتیفای)، اما متُد ساخت موزیک او هنوز هم مانند اول ساده است. بیلی آیلیش و برادرش کارهایشان را در خانه ای که در آن بزرگ شده اند تولید می کنند. فینس در این باره می گوید: “صمیمیتی که در خانه می توانیم داشته باشیم برای من بسیار مهم است. وقتی استودیوی خانگی داشته باشی می توانی همان لحظه ای که ایده ای به ذهنت خطور می کند وارد عمل شوی و آن را پیاده کنید.”
فینس همچنین در جایی گفته است که بیلی در قطعه ی &burn توانست المان های کوبه ای جذابی را با ایستادن در حمام و روشن کردن کبریت و ضبط کردن صدای آن به وجود بیاورد. در همین حین، بیلی آیلیش بیشتر پارت های وکال آلبوم When We All Fall Asleep, Where Do We Go? را زمانی که روی تخت برادرش نشسته بود و با در دست گرفتن میکروفن ضبط کرده است. بله، بودجه ی تولید این آلبوم بسیار پایین بوده اما نتیجه؟ این آلبوم کارش را با در صدر قرار گرفتن چارت بیلبورد شروع کرد.
علیرغم تمام محدودیت های تکنیکالی که استودیوی خانگی آن ها ممکن است داشته باشد، اما ضبط کردن آلبوم در خانه مزیت پنهانی را به بیلی و فینس داد که استودیوهای حرفه ای از آن بی بهره هستند؛ فینس در این باره می گوید: “کارها را در خانه ضبط کردیم، همان جایی که زندگی می کنیم، همان جایی که بسیاری چیزها را در آن تجربه کرده ایم. این موقعیت به ما اجازه داد موزیک هایی را خلق کنیم که از اعماق وجودمان می آید.”
پس از بررسی موفقیت خیره کننده ی بیلی آیلیش منصفانه است اگر بگوییم استودیوهای خانگی در این چهار دهه ی اخیر به اوج خودشان رسیده اند. از برخی جهات شاید خیلی چیزها از زمان موفقیت گروه Boston تغییر زیادی نکرده باشد. آرتیست های رویاپرداز با هر سنی از تمام تجهیزاتی که در اختیار دارند استفاده می کنند تا در محل زندگی شان موزیک های زیبا خلق کنند. اما چیزی که تغییر زیادی در این سال ها به خود دیده است کانال های انتشار موسیقی است؛ ظهور پلتفرم هایی مانند SoundCloud ، YouTube و Spotify باعث شده تا آرتیست ها سریعا بتوانند کارهایشان را به دست مخاطبانشان برسانند.
بیلی آیلیش و برادرش قطعا اولین کسانی نیستند که توانستند فالوورهای زیادی را در SoundCloud جذب کنند و از آن برای موفقیت هرچه بیشتر بهره ببرند. اما موفقیت آلبوم When We All Fall Asleep, Where Do We Go? نکات مهمی را به ما نشان می دهد.
برای بعضی از آرتیست ها بهترین اتفاق ها زمانی رخ می دهد که موزیک هایشان را در جایی می سازند که در آن راحت تر از هر جای دیگری هستند – یعنی خانه.